پيشواي مشروطه: نقش آخوند در نهضت مشروطه

پديدآورنده: محمد رضا سماك اماني
منبع: پاسدار اسلام :: شهريور1374،شماره 165

بسياري از نويسندگان تاريخ مشروطه در ارزيابي انگيزه هاي مردم براي جانفشاني در راه انقلاب مشروطه به اشتباه رفته اند . برخي از نويسندگان صراحتا نوشته اند كه اسلام با مشروطه سازگاري ندارد . گروهي مي نويسند كه نهضت مشروطه دنباله روي كوركورانه از انقلابها و تحولات سياسي كشورهاي اروپايي و برخي از كشوهاي آسيايي مانند ژاپن است . شماري از قلم بدستان تاريخ مشروطه بر اين باورند كه رهبران مشروطه - چه رسد به مردمي كه سالها رنج شكنجه، تبعيد، زندان و اعدام را به جان خريدند و در برابر استبداد پايداري كردند - نيز معناي مشروطه را نمي فهميدند . برخي از نويسندگان به خاطر دشمني با روحانيت، با دست بردن در سندها، تحريف وقايع، دامن زدن به شايعات و بزرگنمايي نقش فئودالها، خانها، ثروتمندان و روشنفكران غرب زده درصدد برآمدند تا از نقش آخوند خراساني، شيخ عبدالله مازندراني و ميرزا حسين تهراني كه به حق رهبران اصلي مشروطه بودند، بكاهند، كه متاسفانه در اين نيرنگ موفق بوده اند . تا آن جا كه در كتابهاي درسي، سخني از اين سه مرجع بزرگ به چشم نمي خورد . در بسياري از كتابها نيز فقط از آية الله سيد محمد طباطبايي و آية الله سيد عبدالله بهبهاني و شماري اندك از علما سخن به ميان آمده است . و حال اين كه رهبران مشروطه در تهران و شهرستانها را مراجع تقليد، مجتهدان و روحانيون مبارز تشكيل مي دادند .
بيشتر نويسندگان، مردم را در جريان مشروطه به دو گروه مشروطه خواه و مستبد تقسيم كرده اند . آنان صدها مجتهد، مرجع تقليد و روحاني آگاه، دورانديش و پارساي پايتخت و شهرستانها را كه خواهان مشروطه مشروعه و حكومت اسلامي بودند، در صف مخالفان مشروطه و هواداران استبداد قاجاريه قلمداد كرده اند . برخي از نويسندگان هوادار مشروطه مشروعه نيز به بهانه دفاع از آية الله شيخ فضل الله نوري، آخوند ملا قربانعلي زنجاني، آية الله العظمي سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي و . . . با استناد به سندهاي جعلي و يا مشكوك و شايعه ها نيش قلم را متوجه آخوند و دو يار وفادارش كردند .
بسياري از سندها ساخته جاسوسان روسي و انگليسي است . بسياري از حوادث، بافته ذهن فراماسونها و غربزدگان مزدور بيگانگان است . البته قبول داريم كه رهبران مشروطه به دليل اين كه در خارج از كشور به سر مي بردند و از حوزه علميه نجف، انقلاب را رهبري مي كردند، از برخي عملكردهاي مشروطه طلبان با خبر نبودند . كاش علما با وحدت و يكپارچگي، اختلافها را كنار مي گذاشتند و نمي گذاشتند نهضت از مسير خود خارج شود .
حضرت امام خميني قدس سره درباره مشروطه فرمود:
«علماي اسلام در صدر مشروطيت در مقابل استبداد سياه ايستادند و براي ملت آزادي گرفتند . قوانين جعل كردند . قوانيني كه به نفع ملت است، به نفع استقلال كشور است . به نفع اسلام است . قوانين اسلام است . اين آزادي را با خونهاي خودشان، با زجرهايي كه ديدند و كشيدند . . . گرفتند . در جنبش مشروطيت همين علما در راس بودند و اصل مشروطيت اساسش از نجف به دست علما و در ايران به دست علما شروع شد و پيش رفت . . . لكن . . . دنباله اش گرفته نشد . مردم بي طرف بودند . روحانيون هم رفتند . هر كس سراغ كار خودش . از آن طرف، عمال قدرتهاي خارجي، خصوصا در آن وقت انگلستان، در كار بودند كه اينها را از صحنه خارج كنند، يا به ترور و يا به تبليغات . گويندگان و نويسندگان آنها كوشش كردند به اين كه روحانيون را از دخالت در سياست خارج كنند و سياست را بدهند به دست آنهايي كه به قول آنها مي توانند . . . يعني فرنگ رفته ها و غرب زده ها و شرق زده ها و كردند آنچه را كردند; يعني اسم، مشروطه بود و واقعيت، استبداد . آن استبداد تاريك ظلماني، شايد بدتر از زمان و حتما بدتر از زمانهاي سابق .» (1)
ناصر الدين شاه در يادداشتهاي خود مي نويسد: «مي خواهم به شمال مملكت بروم، سفير انگليس اعتراض مي كند . مي خواهم به جنوب بروم، سفير روس اعتراض مي كند . اي مرده شور، اين مملكت را ببرد كه شاه آن حق ندارد به شمال و جنوب مملكتش مسافرت نمايد .»
× آغاز نهضت
سلسله قاجاريه در دوراني بر كشور حكومت مي كردند كه دنيا در دوران طلايي رشد صنعتي به سر مي برد . پادشاهان قاجار در انديشه عيش و نوش و خوشگذراني خود بودند . فقر و بيداد كارگزاران حكومت، سراسر كشور را در بر گرفته بود . بخش گسترده اي از كشور به بيگانگان سپرده شد . امتيازهاي فراوان به ثمن بخس به دولتهاي روسيه و انگليس واگذار شد . ارتشهاي بيگانه گاه و بيگاه، به بهانه هاي مختلف كشور را اشغال مي كردند و گاه ماهها و بلكه سالها در نقاطي از كشور اقامت مي كردند . حكومتهاي بسياري از شهرها به دست كنسولگري روسيه و انگليس اداره مي شد . بسياري از دست اندركاران دولت مركزي، به دستور سفارتهاي بيگانه نصب و عزل مي شدند .
ايران آتش زير خرمن بود . مردم منتظر جرقه اي بودند تا عليه حكومت مركزي قيام كنند . آية الله سيد عبدالله بهبهاني و آية الله سيد محمد طباطبايي با تشكيل انجمنهايي، به صورت پنهاني زمينه قيام را آماده مي ساختند . علما و طلاب تهران در سالهاي 1322 - 1323 ه . ق نشستهاي زيادي براي آگاه ساختن مردم داشتند . آية الله بهبهاني و آية الله طباطبايي اين جلسات را رهبري مي كردند .
علماي تهران با مراجع تقليد نجف در ارتباط بودند . آخوند خراساني، شيخ عبدالله مازندراني و ميرزا حسين تهراني در تاريخ هشتم ربيع الاول 1323 ه . ق نامه اي به آية الله سيد عبدالله بهبهاني
مي فرستند و از علماي تهران مي خواهند كه «مسيو نوژ» بلژيكي، رئيس گمرك كشور را، كه مشغول فعاليت عليه استقلال فرهنگي و اقتصادي ايران است و به روحانيت توهين نموده، از كشور بيرون كنند . آخوند خراساني و آية الله سيد محمد كاظم طباطبايي در ربيع الاول 1323 ه . ق نامه اي براي آية الله سيد عبدالله بهبهاني مي فرستند و از وي مي خواهند تا خلافهاي كارگزاران حكومت را به اطلاع دولت برسانند .
علما، طلاب و بازاريان تهران در جريان خلافهاي كارگزاران حكومت و نامه هاي مراجع تقليد نجف قرار گرفتند . روحانيون اوضاع نابسامان كشور را به اطلاع مردم رساندند . اندك اندك دامنه افشاگريها گسترش يافت . آية الله بهبهاني پيوسته گزارش عملكرد علما و مردم را به نجف مي فرستاد . مراجع نجف نيز رهنمودهاي لازم را به تهران مي فرستادند .
حكومت مركزي با شدت هر چه تمامتر به خاموش كردن فرياد انقلاب برآمد . علما و بازاريان كه دو ركن شاخص انقلاب بودند، در نوك پيكان حمله دولت قرار گرفتند . دولت به بهانه تاديب گران فروشي بازاريان كه قند را بيش از نرخ مصوب مي فروختند، به وضع فجيعي به آزار تني چند از آنها پرداخت . مردم به رهبري علما به حمايت از بازاريان پرداختند . سيد جمال واعظ - واعظ شهير انقلاب - و دو نفر ديگر از رهبران انقلاب به دنبال افشاگريهايشان تبعيد شدند . انقلاب از پايتخت فراتر رفت و شيراز و مشهد نيز به پايتخت پيوستند .
شيخ محمد واعظ، از سخنرانان مشهور انقلاب در نوزدهم جمادي الاول 1324 ه . ق دستگير شد . طلبه هاي مدرسه حاج ابوالحسن معمارباشي تهران وي را دريك درگيري نجات دادند . اما طلبه اي در اين حادثه به شهادت رسيد . بازار بسته شد . مردم در مسجد متحصن شدند . علما از جمله آيات بهبهاني، طباطبايي و شيخ فضل الله نوري به متحصنين پيوستند . صدر اعظم، عين الدوله به علما پيغام داد كه به خانه هاي خود برويد . ما امور را اصلاح مي كنيم . علما پاسخ دادند: ما عدالت مي خواهيم و چون عين الدوله مانع تاسيس عدالتخانه است، بايد از صدارت بركنار شود .
سربازان، وحشيانه به سوي مسجد آتش گشودند و بيش از يكصد نفر را كشتند . علماي تهران به نشانه اعتراض در روز 23 جمادي الاول 1324 ه . ق به قم مهاجرت كردند . بيش از سه هزار نفر از مردم به جمع متحصنان در قم پيوستند . آية الله شيخ فضل الله نوري، آية الله آقا نجفي اصفهاني و آية الله آخوند ملا قربانعلي زنجاني و بسياري از علماي سرشناس كشور، از شهرستانهاي دور و نزديك به قم آمدند .
سرانجام مظفرالدين شاه كه مقاومت در برابر علما و مردم را بي فايده دانست، در تاريخ 6/5/1284 ه . ش فرمان بركناري عين الدوله و در چهاردهم جمادي الثاني دستور مشروطيت را صادر كرد . (2)

نخستين انتخابات مجلس شوراي ملي در ايران برگزار شد . اولين جلسه مجلس شوراي ملي در 14/7/1285 ه . ش برگزار شد . قانون اساسي در 51 اصل با الهام از قوانين كشورهاي اروپايي توسط برخي از روشنفكران غرب زده نوشته شد و به امضاي شاه رسيد . اندكي بعد شاه مرد و فرزندش محمد علي شاه به سلطنت رسيد . متمم قانون اساسي در 107 اصل نيز نوشته شد . اصل دوم آن عبارت بود از: نظارت مجتهدان بر قوانين مصوب مجلس كه به پيشنهاد شيخ فضل الله نوري در متمم قانون گنجانده شد .
شاه از امضاي متمم قانون اساسي خودداري كرد . مردم تبريز، اصفهان، شيراز، رشت و كرمان قيام كردند . آخوند و علماي نجف از شاه خواستند كه در برابر اراده ملت مقاومت نكند، سرانجام شاه در 29 شعبان 1325 ه . ق متمم قانون اساسي را امضا كرد . (3)
از آخوند خراساني سؤال كردند كه نظرش درباره نظام ملي [قانون نظام وظيفه] چيست؟ ايشان پاسخ داد: «حفظ كيان اسلام بر همه مسلمانان واجب است . بنابراين، بر همه مردم، بويژه جوانان واجب است كه با فنون نظامي آشنا شوند . . . مجلس شوراي ملي در اين كار تاخير را روا ندارد .» پاسخ آخوند در تاريخ هفتم ربيع الاول 1325 در مجلس شوراي ملي خوانده شد . (4)
آخوند خراساني به همراهي دو يار وفادارش رهنمودهاي لازم را به مجلس شوراي ملي مي فرستادند . مراجع تقليد از نجف كار هدايت انقلاب مشروطه را در دست داشتند . مردم ايران به فرامين مراجع اهميت زيادي مي دادند . در يكي از پيامهاي مراجع طرفدار مشروطه نجف آمده است:
«بر تمام مردم، بويژه عشاير، ايلات و مرزبانان واجب است كه تفرقه را كنار بگذارند و دست در دست يكديگر با آموختن روشهاي نوين نظامي به پاسداري از آب و خاك ايران بپردازند . . . احكام مصوب مجلس شوراي ملي را همانند احكام شرعي واجب الاطاعه بدانيد .» (5)
آخوند در 28 ذي حجه 1325 ه . ق نامه اي براي نمايندگان مجلس مي فرستد و آنها را به اجراي قوانين اسلامي، پرداخت بدهيهاي دولت و فقرزدايي سفارش مي كند . (6) اما در زماني كوتاه، روشنفكران غربزده و فراماسونها اندك اندك، قدرت را به دست مي گيرند و روحانيت را از صحنه كنار مي گذارند .
آية الله شيخ فضل الله نوري كه از پيشقراولان نهضت مشروطه بود، به دليل نفوذ غرب زدگان در پستهاي كليدي حكومت و مجلس و به انحراف كشيده شدن مشروطه در حرم حضرت عبدالعظيم عليه السلام متحصن مي شود . وي بنا به دلايلي از جمله دو مورد ذيل بدين امر دست يازيد:
1 - توهين روزنامه ها به چهارده معصوم عليهم السلام، ارزشهاي اسلامي و روحانيت .
2 - دستگيري، ستم و كشتار برخي از مشروطه طلبان در شهرستانها .
شيخ فضل الله نوري پيشنهاد مي كند كه نامه آخوند درباره مبارزه با كفر كه به مجلس شوراي ملي فرستاده شده، در نظامنامه قانون اساسي درج گردد .
محمد علي شاه نيز گاه و بي گاه به مخالفت با مشروطه مي پردازد و آخوند خراساني چندين بار او را نصيحت مي كند كه از كارشكني در كار مجلس و مشروطه بپرهيزد . در يكي از اندرزهاي آخوند به شاه آمده است:
1 - به دين اهميت بيشتري بدهيد .
2 - اجناس ساخت ايران را تبليغ كنيد . چنان كه «ميلكادر» پادشاه ژاپن بدين وسيله ژاپن را از بحران اقتصادي نجات داد .
3 - در نشر علوم و صنايع جديد همت كنيد .
4 - مواظب دخالت بيگانگان در كشور باشيد .
× استبداد صغير
شاه پنهاني درصدد كودتا برمي آيد . به بهانه هاي مختلف به اذيت و آزار سران مشروطه مي پردازد و سرانجام در 23 جمادي الاول 1327 ه . ق برابر با 2/4/1287ه . ش مجلس را به توپ مي بندد و در تهران حكومت نظامي اعلام مي كند . بسياري از رهبران انقلاب شهيد، تبعيد و يا زنداني مي شوند .
آخوند و دو يار وفادارش در جريان استبداد صغير پيامهاي فراواني براي مردم و رهبران مشروطه فرستادند . در يكي از اين پيامها آمده است: «همراهي با مخالفين اساس مشروطه، محاربه با امام زمان (عج) است .» آخوند در جريان محاصره آذربايجان توسط قواي نظامي شاه، كه از 23 جمادي الاول 1326 ه . ق تا 27 جمادي الثاني 1327 ه . ق ادامه داشت، پيامهاي زيادي براي مردم آذربايجان فرستاد و آنها را در برابر استبداد تشويق كرد . ستارخان، از رهبران مشروطه در آذربايجان گفت: «من حكم علماي نجف را اجرا مي كنم .»
آخوند در يكي از نامه هايش به شاه نوشت:
«. . . از بدو سلطنت قاجار چه صدمات فوق الطاقه به مسلمانان وارد آمده و چقدر از ممالك شيعه از حسن كفايت! آنان به دست كفار افتاده . قفقاز، شيروانات، بلاد تركمان و بحر خزر، هرات، افغانستان، بلوچستان، بحرين، مسقط و غالب جزاير خليج فارس و عراق عرب و تركستان، تمام از ايران مجزا شد . دو ثلث تمام از ايران رفت و اين يك ثلث باقي مانده را هم به انحاء مختلف، زمامش را به دست اجانب دادند . گاهي مبالغ هنگفت قرض كرده و در ممالك كفر خرج نمودند و مملكت شيعه را به رهن كفار دادند . گاهي به دادن امتيازات منحوسه، ثروت شيعيان را به مشركين سپردند . . . گاهي خزاين مدفونه ايران را به ثمن بخس به دشمنان دين سپردند . يكصد كرور، بيشتر خزينه سلطنت كه از عهد صفويه و نادرشاه و زنديه ذخيره بيت المال مسلمين بود، خرج فواحش فرنگستان شد و آن همه اموال مسلمين را كه به يغما مي بردند، يك پولش را خرج اصلاح مملكت، سد باب احتياج رعيت ننمودند . به حدي شيرازه ملك و ملت را گسيختند كه اجانب علنا مملكت را مورد تقسيم خود قرار داده .
اي منكر دين، اي گمراه، پدرت دستور (مشروطه) را صادر كرد . اما از روزي كه تو به سلطنت نشستي، همه وعده هاي مشروطه را زير پا نهادي . شنيدم شخصي از سوي تو به نجف فرستاده شده تا ما را با پول بخرد . و حال اين كه نمي داني، قيمت سعادت مردم بيشتر از پول توست . . . تو دشمن دين و خائن به مملكت هستي . من به زودي به ايران مي آيم و اعلان جهاد مي كنم .»
رهبران مشروطه از نجف در پيامي به مردم ايران مي نويسند:
«به عموم ملت، حكم خدا را اعلام مي داريم:
اليوم، همت در دفع اين سفاك جبار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمين از اهم واجبات و دادن ماليات به گماشتگان او از اعظم محرمات است . . .»
علماي نجف، سران قبايل ايران را به پشتيباني از مشروطه و همه مسلمانان جهان را به پيكار بر ضد استبداد محمد علي شاه فرا مي خوانند . آخوند، شيخ عبدالله مازندراني و ميرزا حسين تهراني در پاسخ استفتا مسلمانان ازمير و طرابوزان (از شهرهاي تركيه) آنها را به مبارزه با محمد علي شاه فرا مي خوانند .
آخوند خراساني حكم جهاد را صادر كرد . قبيله هاي شيعي عراق آمادگي خود را براي پيوستن به مشروطه طلبان و حركت به ايران اعلام كردند . طلاب، علما و بسياري از ايرانيان مقيم عراق در بغداد گرد آمدند تا به سوي ايران حركت كنند .
در اين زمان بود كه طرابلس (ليبي) به اشغال ايتاليا درآمد . آخوند، مازندراني و آية الله شريعت اصفهاني در پيامي به مسلمانان جهان، حكم جهاد براي آزادسازي طرابلس را صادر مي كنند .
مشروطه طلبان گيلان و اصفهان پايتخت را در 28 جمادي الثاني 1327 ه . ق برابر 23/4/1288 ه . ش آزاد ساختند . محمد علي شاه به سفارت روس پناهنده مي شود و از آن جا به روسيه فرار مي كند . سپاه مشروطه طلبان نجف كه آية الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي و چند تن ديگر از مراجع تقليد نيز در بين آنها بودند، با شنيدن خبر آزادي تهران از حركت به ايران منصرف مي شوند .
آخوند هنگامي كه شنيد سرداران فاتح ايران درصدد اذيت شيخ فضل الله نوري برآمده اند، تلگرافي به تهران فرستاد و مشروطه طلبان را از آزار وي برحذر داشت . اما روشنفكران غرب زده نامه آخوند را پنهان كردند و سپس شيخ فضل الله نوري را اعدام نمودند . آخوند پس از شنيدن خبر شهادت وي گريست . عمامه اش را به زمين انداخت . مجلس يادبود شهيد شيخ فضل الله نوري را در منزل خود برگزار كرد .
فرصت طلبان دهها مجتهد مبارز را به بهانه مخالفت با مشروطه در تهران و شهرستانها شهيد، تبعيد و يا زنداني كردند . طرفداران مشروطه مشروعه، پس از شهادت شيخ فضل الله نوري رنجهاي فراواني را متحمل شدند . غربزدگان آية الله ملاقربانعلي زنجاني، مجتهد 92 ساله زنجان را دستگير كرده و به تهران آورده درصدد محاكمه اش برآمدند . اما آخوند با ارسال تلگراف شديداللحني، مانع اين عمل شد .
هر روز خبرهاي ناگوار از تهران و شهرستانها به آخوند مي رسيد . ترور آية الله سيد عبدالله بهبهاني به دستور تقي زاده، تبعيد آية الله طباطبايي و خلافهاي برخي از مشروطه طلبان او را رنج مي داد . ولي آخوند هنوز به مشروطه اميد داشت . آخوند پس از رحلت ميرزا حسين تهراني در سال 1326 - كه در تمام دوران مبارزه همدوش او مي رزميد - با توان بيشتر با كمك شيخ عبدالله مازندراني به هدايت مشروطه پرداخت . آخوند و آية الله مازندراني در نامه اي به مجلس شوراي ملي از نمايندگان مجلس مي خواهند كه به خاطر ضديت تقي زاده با اسلام از ورودش به مجلس جلوگيري كنند . مجلس شوراي ملي نيز حكم اخراج وي را از تهران صادر كرد

در دهم صفر 1327 ه . ق از آخوند و مازندراني درباره حقوق اقليتهاي مذهبي سؤال مي شود . آنها پاسخ مي دهند: «ايذا و تحقير زردشتيه و ساير اهل ذمه . . . حرام و به تمام مسلمين واجب است كه وصاياي حضرت خاتم النبيين صلي الله عليه وآله وسلم را در حسن سلوك و تاليف قلوب و حفظ نفوس و اعراض و اموال ايشان كما ينبغي رعايت نمايند . . .»
آخوند و مازندراني در سال 1327 ه . ق بر كتاب «تنبيه الامه و تنزيه الملة » نوشته آية الله محمد حسين نائيني تقريظي نوشته و آن را تاييد كردند . اين كتاب از نخستين كتابهايي است كه درباره حكومت اسلامي نوشته شده است . سازگاري مشروطه با اسلام در اين كتاب به خوبي بيان شده است .
آية الله شيخ محمد اسماعيل محلاتي در بيستم محرم 1327 ه . ق در اعلاميه اي مشروطه را بدين صورت معرفي مي كند:
«هدف از مشروطه، محدود كردن اختيارات شاه است . هدف اين است كه قانون كه توسط نمايندگان مجلس منتخب مردم وضع مي شود، ملاك عمل حكومت باشد . مجلس شوراي ملي براي تعيين مصالح و مضار مملكت توسط وكلاي ملت تاسيس شده است . پس منافاتي با اسلام ندارد . امر به معروف و نهي از منكر در اسلام آمده است . كار مجلس هم يكي از مصاديق آن است . . .
مراد از مشروطه اين نيست كه هر كس هر كار حرامي را دلش بخواهد، بكند . مراد از مشروطه آزادي مردم از قيد استبداد شاه است . ما مي خواهيم احكام اسلام درباره همه مردم، شاه و گدا به طور مساوي اجرا شود . . .»
آخوند و مازندراني اين اعلاميه را تاييد كردند، اين اعلاميه با تاييد آنها به ايران فرستاده شد .
مجلس شوراي ملي در ماههاي آخر سال 1328 ه . ق تصويب كرد كه ايران مستشار مالي از آمريكا استخدام كند . در پي آن «مورگان شوستر» به مدت سه سال به استخدام خزانه داري كل كشور درآمد . قواي نظامي روسيه به دنبال اين حركت مجلس، مناطق شمال كشور را اشغال كردند . دولت روسيه به دولت ايران هشدار داد كه اگر شوستر را از ايران اخراج نكنيد، تهران را اشغال خواهند كرد . مجلس پيشنهاد روسيه را نپذيرفت . دولت روسيه اولتيماتوم 48 ساعته به ايران داد كه اگر شوستر از ايران اخراج نشود و دولت ايران متعهد نشود كه مستشاران مالي خود را فقط از روسيه و انگليس استخدام كند، تهران را اشغال خواهند كرد . رئيس مجلس خبر اولتيماتوم را در سيزدهم ذي حجه 1329 ه . ق به آخوند رساند . سربازان روسي تا قزوين پيش رفتند . دولت انگليس با تاييد اقدام روسيه، به دولت ايران هشدار داد كه اگر تا سه ماه ديگر راههاي جنوب را براي بازرگاني انگليس امن نكند، سربازان انگليسي انتظامات جنوب كشور را بر عهده خواهند گرفت .
آخوند خراساني درسهايش را تعطيل كرد . درسهاي حوزه علميه نجف به پيروي از او تعطيل شد . جلسه هاي زيادي در منزل آخوند تشكيل شد تا راهي براي دفاع از استقلال و تماميت ارضي ايران بيابند . تحريم اجناس روسي، جهاد با روسيه و اعزام طلاب، علما و عشاير نجف به ايران در نخستين جلسه علما تصويب شد .
آخوند خراساني فرمان جهاد را صادر كرد . نامه اي به رئيس مجلس شوراي ملي ايران نوشت و وي را از تصميم جلسات باخبر ساخت .
بسياري از علماي نجف، كربلا و كاظمين خود را براي سفر به ايران و دفاع از آن آماده ساختند . قرار بود كه آخوند و همراهانش در شب چهارشنبه 21 ذي حجه 1329 ه . ق از نجف به مسجد «سهله » بروند و پس از نيايش و دعا براي پيروزي سپاه اسلام راهي ايران شوند .
عصر سه شنبه منزل آخوند شلوغ بود . ميرزامهدي، پسر آخوند مقدمات سفر را آماده مي كرد . آخوند به اطرافيانش گفت: بهتر است نماز صبح را در حرم بخوانيم و پس از زيارت حركت كنيم .
آخوند تا پاسي از شب بيدار بود . امانتها را به صاحبانشان داد . برنامه هاي فردا را منظم كرد . كارها را بين چند نفر از يارانش تقسيم كرد . نيمه شب به نماز شب ايستاد . پيش از اذان صبح دل درد شديدي گريبانش را گرفت . سرانجام پس از اقامه نماز صبح، پيشواي مشروطه رخت از جهان بربست . بسياري بر اين باورند كه وي به وسيله جاسوسان روسي و انگليسي مسموم شده است .
پي نوشتها:
1) صحيفه نور، ج 1، ص 68و ج 15، ص 202 .
2) سيد جلال الدين مدني، تاريخ سياسي معاصر ايران، (انتشارات اسلامي، قم، 1361) ج 1، ص 71; سيد جلال الدين مدني، تاريخ تحولات سياسي و روابط خارجي ايران (انتشارات اسلامي، قم، 1366) ج 2، ص 68 و 113 - 120; محمود محمود، تاريخ روابط سياسي ايران و انگليس (انتشارات اقبال، چاپ ششم، 1367) ج 8، ص 56; محمد مهدي شريف كاشاني، واقعات انفاقيه در روزگار، (چاپ اول: نشر تاريخ ايران، 1362) ج 1، ص 24 - 25، 84 و 181 .
3) تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، ج 1، ص 144 - 146 .
4) تاريخ تحولات سياسي و روابط خارجي ايران، ج 2، ص 208 .
5) مرگي در نور، ص 195 - 197 .
6) تاريخ سياسي معاصر ايران، ج 1، ص 72 - 73 .
..........................................................................................