شاگردان سيّدابوالحسن اصفهانى (1)

 

 

شاگردان سيّدابوالحسن اصفهانى (1)

موسسه فرهنگی و هنری نور راسخون

 

نویسنده : محمد رضا زادهوش

 

 

 

چکیده

 

این مقاله به معرفی شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی به اختصار پرداخته و آنچه در این نوشتار نمودار است پس از نجف اشرف كه محلّ درس سيّد بوده، شمار اصفهانى‏ها در میان شاگردان ایشان بیش از سایرین است.

 

مقدّمه

 

آيت‏اللَّه سيّدابوالحسن اصفهانى از بزرگان دانشمندان اسلامى به شمار مى‏رود. شايد يكى از مهم‏ترين فعاليت‏هاى علمى ايشان، تربيت شاگردان فراوان است. او حدود سى و پنج سال در نجف اشرف به تدريس خارج فقه و مباحث اصول فقه اشتغال داشته است. صبح‏ها ويژه ارائه درس فقه و عصرها مخصوص تدريس اصول بوده است كه پس از شهادت فرزندشان، كلاس عصرها تعطيل مى‏شود.

در اين مقال به صورت مختصر به معرّفى شاگردان آن بزرگ‏مرد پرداخته‏ايم.

 

شيوه‏نامه

 

بر آن بوده‏ايم كه حضور مختصر در حلقه درس سيّد را نبايد ملاك قرار داد، و براى آن‏كه شاگردى افراد، صدق كند، حضور مدّت قابل توجّهى در درس را معتبر دانسته‏ايم. در اين مقال، شاگردان سيّد را به چند نفرى كه از ايشان به كسب اجازه نائل شده‏اند محدود نكرده‏ايم، و البتّه اگر در شاگردى شخصى در نزد سيّد، تشكيك شده باشد، اين مطلب در پايان شرح حال او درج شده است.

شيوه ورود به هر مدخل اين‏گونه است: شماره، سرشناسه( شهرت، نام )، نام كامل، تولّد و وفات، نام پدر، محلّ تولّد، سكونت، دفن، شاگردان، آثار.

 

گزارش

 

سهم شهرها: اگر محلّ تولّد شاگردان را ملاك قرار دهيم، از شاگردان سيّد، سى تن متولّد نجف اشرف، بيست و نه تن متولّد اصفهان ( دوازده تن متولّد شهر اصفهان + هفده تن متولّد اطراف اصفهان: شهرضا، خمينى‏شهر، گلپايگان، نطنز، كاشان، حبيب‏آباد و...)، هشت تن متولّد تهران، هشت تن متولّد تبريز، هشت تن متولّد شيراز، شش تن متولّد شوشتر، چهار تن متولّد مشهد، سه تن متولّد كرمانشاه، سه تن متولّد يزد، سه تن متولّد رشت، سه تن متولّد بروجرد، دو تن متولّد شاه‏رود، دو تن متولّد قوچان، دو تن متولّد كربلا، دو تن متولّد سامرّا، دو تن متولّد زنجان، دو تن متولّد رامسر، دو تن متولّد قزوين، دو تن متولّد اردبيل و يك تن متولّد قم بوده‏اند؛ بنابراين، پس از نجف اشرف كه محلّ درس سيّد بوده است، شمار اصفهانى‏ها در درس مرحوم سيّد بيشتر از ديگر شهرها بوده است. قمى‏ها به سبب دسترسى به حوزه معتبر محلّى كه در همان زمان به دست آيت‏اللَّه شيخ عبدالكريم حائرى تأسيس شده بود، براى تحصيل كم‏تر به شهر ديگر و ازجمله نجف اشرف و درس مرحوم سيّد رفته‏اند.

اشخاص: در اين مقال، سى‏صد و يك نفر به عنوان شاگردان آيت‏اللَّه سيّدابوالحسن اصفهانى معرّفى شده‏اند.

اجازات: پانزده تن به عنوان كسانى كه از سيّد اجازه دريافت داشته‏اند شناسانده شده‏اند. از اين ميان، هفت تن را معرّفى كرده‏ايم كه موفّق به دريافت هر دو اجازه روايت و اجتهاد از مرحوم سيّد بوده‏اند؛ هفت تن تنها به عنوان دريافت‏كننده اجازه اجتهاد ذكر شده‏اند، يك تن گواهى تأييد اجتهاد و يك تن صاحب اجازه‏نامه تدريس و افاضه از آن مرحوم بوده است.

 

1. آشتيانى، احمد

 

ميرزا احمد آشتيانى تهرانى (1300ق، تهران )، فرزند محمّدحسن بن جعفر بن محمّد.

 

2. آشتيانى، باقر

 

ميرزا باقر آشتيانى تهرانى (1323ق، تهران)، فرزند احمد بن محمّدحسن. آثارى در فقه و اصول داشته، و در مدرسه مروى، تدريس مى‏كرده است.

 

3. آشتيانى، مهدى

 

ميرزا مهدى آشتيانى مشهور به ميرزاكوچك (1372ق-1306، تهران)، فرزند ميرزا جعفر.

 

4. آل آقا، ابوتراب

 

شيخ ابوتراب آل آقا وحيد كرمانشاهى مشهور به الهى آل آقا (1397 - 1319ق) فرزند آقاشمس‏الدّين بن محمّدهادى بن محمّدصالح بن محمّداسماعيل بن آقامحمّدعلى. از آثار او است:

1. اخوّت مسلمين.

2. جبر چيست؟

3. زندگانى حضرت حجّت‏ عليه السلام.

 

5. آل شبير، محمّدطاهر

 

شيخ محمّدطاهر خاقانى مشهور به آل شبير فرزند عبدالحميد بن عيسى. صاحب انوارالوسائل در سى جزء.

 

6. آل طيب، سيّدكاظم

 

سيّدكاظم تسترى مشهور به آل طيب (1339ق، شوشتر) فرزند سيّدمهدى و از احفاد محدّث جزائرى.

 

7. آل يس، مرتضى

 

شيخ مرتضى آل يس (1311ق ) فرزند عبدالحسين.

 

8. آملى، محمّدتقى

 

شيخ محمّدتقى آملى تهرانى (1304ق - 1391ق، تهران)، فرزند شيخ محمّد. از آثار او است:

1. منتهى الأصول، تقريرات درس اصول مرحوم سيّد.

2. كتاب الصّلاة.

3. شرح عروةالوثقى

4. حاشيه بر شرح اشارات.

5. حاشيه بر شرح منظومه.

 

9. آملى، هاشم

 

ميرزا هاشم آملى قمى صاحب كرسى فقه و اصول در حوزه قم.

 

10. آيت‏اللَّهى، سيّدمحمّدباقر

 

سيّدمحمّدباقر آيت‏اللَّهى شيرازى لارى مشهور به حاج عالم فرزند ميرعبدالباقى.

 

11. ابرسجى، على‏اصغر

 

شيخ على‏اصغر ابرسجى شاه‏رودى (1324ق، ابرسج )

 

12. ابوترابى، ابوتراب

 

شيخ ابوتراب ابوترابى قزوينى (1309ق- 1339ق، قزوين) فرزند آقاسيّدحسين بن ابوتراب.

 

13. ابهرى، سيّدشمس‏الدّين

 

سيّدشمس‏الدّين موسوى ابهرى تهرانى (1324ق، ابهر) فرزند سيّداسداللَّه. تجديد بناى مسجد جامع ابهر از خدمات او به شمار مى‏رود.

 

14. اديب، عبّاس‏على

 

دانشمند بزرگوار، فقيه، اديب، شاعر، اصولى، هيأت‏دان و رياضى‏دان خطّه علم و هنر اصفهان، مرحوم آيت‏اللَّه شيخ عبّاس‏على اديب (8 مهر ماه 1276ش، حبيب‏آباد – اصفهان). وى صاحب گواهى اجازه از سوى آيت‏اللَّه سيّدابوالحسن اصفهانى بوده است. (16)

 

15. اراكى، عبدالنّبى

 

شيخ عبدالنّبى عراقى مشهور به اراكى (1308ق - 1387ق).

 

16. اردبيلى، محمّدطاهر

 

شيخ محمّدطاهر اردبيلى نجفى (1308ق، اردبيل) فرزند حاج ملاّعبدالظّاهر مدرّس.

 

17. استرابادى، سيّدضياءالدّين

 

سيّدضياءالدّين استرابادى جرجانى تهرانى (1323ق) فرزند سيّدمحمّد بن نصراللَّه. حدود يك سال، شاگرد مرحوم سيّد بوده است.

 

18. اسلامى، عبّاس‏على

 

شيخ عبّاس‏على سبزوارى تهرانى مشهور به اسلامى (1323ق، سبزوار).

 

19. اشرفى، محمّدعلى

 

شيخ محمّدعلى اشرفى (1307ق، شاه‏رود ) فرزند على‏نقى بن محمّدعلى بن ملاّعبّاس.

 

20. اشكورى، سيّداحمد

 

سيّداحمد حسينى اشكورى (1325ق-1380ق، نجف) فرزند سيّدابوالحسن بن عبّاس بن محمّدعلى بن قاسم بن عبدالمطلب بن ميرك.

 

21. اشكورى، سيّدعلى

 

سيّدعلى حسينى نجفى اشكورى (1319ق، نجف - 15 ذى‏حجّه 1398ق، قم). فرزند سيّدحسن بن على. صاحب اجازه اجتهاد از مرحوم سيّد.

 

22. اشكورى، سيّدمهدى

 

سيّدمهدى حسينى اشكورى (1334ق)، پس از اتمام تحصيلات در نجف، در تهران اقامت گزيد.

 

23. اصطهباناتى، ابراهيم

 

ابراهيم اصطهباناتى شيرازى مشهور به ميرزاآقا (1297ق - 1380ق) فرزند حسن بن ابراهيم بن حسين. از باب احترام و قدردانى در حلقه درس آيت‏اللَّه سيّدابوالحسن اصفهانى شركت مى‏كرده است. از آثار ارزشمند او حاشيه بر آثار فقهى است ازجمله:

1. حاشيه بر وسيلةالنّجاة مرحوم سيّد كه به همراه اصل كتاب به سال 1375ق در نجف اشرف در 280ص در اندازه رقعى چاپ شده است.

2. حاشيه بر صراط النّجاة مرحوم سيّد، چاپ نجف، 1368ق، 508 + 276ص، وزيرى، همراه با اصل كتاب.

 

24. اصطهباناتى، محمّدحسين

 

شيخ محمّدحسين اصطهباناتى شيرازى. امام جماعت حرم عسكريين‏عليهما السلام در سامرّا. پس از اخراج از عراق توسّط رژيم بعثى عراق، به قم رفت، و در درس مرحوم آيت‏اللَّه مرعشى شركت جست.

 

25. اصفهانى، ابوالقاسم

 

شيخ ابوالقاسم اصفهانى (1304ق، اصفهان ).

 

26. اصفهانى، سيّدحسن

 

سيّدحسن اصفهانى (22 ربيع‏الأوّل 1322ق - 16 صفر 1349ق) فرزند مرحوم سيّد كه بين دو نماز مغرب و عشاء به دست شيخ على اردهالى به شهادت رسيد. مدفون در نجف اشرف.

 

27. اصفهانى، سيّدحسن

 

سيّدعلى اصفهانى (19 ذى‏حجّه 1332ق ) فرزند مرحوم سيّد. مدفون در مشهد مقدّس.

 

28. اصفهانى، سيّدمحمّدحسين

 

سيّدمحمّدحسين بروجنى اصفهانى (1301ق ) فرزند سيّدعلى. داماد مرحوم سيّد. از آثار قلمى او حاشيه بر وسيلةالنّجاة مرحوم سيّد و يك دوره اصول كامل شامل مباحث عملى و نظرى است.

 

29. اصفهانى، سيّدعلى

 

سيّدعلى اصفهانى فرزند مرحوم سيّد. ساكن خراسان، در حرم مطهّر رضوى، اقامه جماعت داشت، و در همان‏جا نيز به خاك سپرده شد.

 

30. اعلمى، محمّدحسين

 

شيخ محمّدحسين مهرجانى اعلمى حائرى (1320ق، مهرجان- 1391ق) فرزند شيخ سليمان. از آثار قلمى او است: مقتبس‏الأثر و مجدّد ما دثر من تاريخ‏البشر يا دايرةالمعارف الشّيعيّة العامّة، چاپ 1413ق در بيروت است كه بالغ بر هيجده جلد مى‏شود.

 

31. امام جمعه، سيّدمحمود

 

سيّدمحمود امام جمعه (1309ق، زنجان) فرزند سيّدابوالفضائل امام جمعه.

 

32. امام سدهى، سيّدحسن

 

سيّدحسن همايون‏شهرى فروشانى مشهور به امام سدهى (1320ق، فروشان ) فرزند ميرسيّدعلى. پس از تحصيل در اصفهان، قم و مشهد به نجف اشرف هجرت كرد، و در درس مرحوم سيّد شركت جست.

 

33. امام سدهى، سيّدنوراللَّه

 

سيّدنوراللَّه همايون‏شهرى فروشانى فرزند ميرسيّدعلى. صاحب اجازه از مرحوم سيّد.

 

34. امينى نطنزى، باقر

 

شيخ باقر امينى نطنزى (1284ش، نطنز - 24 شعبان 1412ق، اصفهان) محضر آيات عظام، نايينى و سيّدابوالحسن اصفهانى را در نجف اشرف درك كرده، و بيش از پنجاه سفر به زيارت خانه خدا رفته بود، او در برآوردن حوائج مردم، شهرتى بسزا داشت. او سرانجام در شهر اصفهان دار فانى را وداع گفت، و در قطعه نام‏آوران در باغ رضوان اصفهان به خاك رفت.

 

35. انصارى، سيّدعلى

 

سيّدعلى انصارى (1330ق، نجف ) فرزند سيّدمحمّدنبى بن موسى آقاميرى بن اسماعيل بن عبدالباقى دزفولى.

 پي نوشت :

 

 

1 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص99.

2 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص100.

3 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص100.

4 . بنگريد به:

شريف‏رازى، محمّدتقى، گنجينه دانشمندان، ج6، صص359 - 358؛

مشار، خان‏بابا، مؤلّفين كتب چاپى، ج1، ص202؛

حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص101؛

گروه نويسندگان، موسوعة مؤلّفى الاماميّة، ج1، ص505؛

دوانى، على، وحيد بهبهانى، ص348.

5 . مهدى‏پور، على‏اكبر، كتاب‏نامه حضرت مهدى(علیه السلام) ج1، ص96.

6 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص101.

7 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص103 - 101.

8 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص102.

9 . بنگريد به:

موسوى اصفهانى، سيّدجعفر، حيات جاودانى، صص255 - 254؛

حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص103 - 102؛

قرقانى، مهدى، زندگانى حكيم جهان‏گيرخان قشقايى، ص99؛

حسن‏زاده، صادق، در جست‏وجوى استاد، صص20 - 19؛

گروه نويسندگان، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص215.

10 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص103.

11 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص103.

12 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص104.

13 . 13) حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص104.

14 . 14) حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص105 - 104.

15 . 15) گروه نويسندگان، اديب ماندگار.

16 . 16) مهدوى، سيّدمصلح‏الدّين، مزارات اصفهان، ص309.

17 . بنگريد به:

شريف رازى، محمّدتقى، گنجينه دانشمندان، ج2، ص197؛

حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص239 - 238 ، 105.

18 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص106.

19 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص113.

20 . 20) حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص106.

21 . 21) حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص107.

22 . 22) بنگريد به:

حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص107؛

حسينى اشكورى، سيّداحمد، تراجم الرّجال، ج1، صص61 - 60، ش93.

23. حسينى اشكورى، سيّداحمد، تراجم الرّجال، ج1، صص362 - 361.

24 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص108.

25 . بنگريد به:

تهرانى، آقابزرگ، نقباءالبشر، ج1، ص168؛

مشار، خان‏بابا، مؤلّفين كتب چاپى، ج1، ص33؛

همو، فهرست كتاب‏هاى چاپى فارسى، ج3، ص339؛

همو، فهرست كتاب‏هاى چاپى عربى، ص391؛

ركن‏زاده آدميت، محمّدحسين، دانشمندان و سخن‏سرايان فارس، ج1، صص47 - 46؛

امين عاملى، سيّدحسن بن محسن، مستدركات اعيان الشّيعه، ج6، ص5؛

مرعشى، سيّدمحمود، المسلسلات فى الإجازات، ج2، ص249؛

امينى، محمّدهادى، معجم رجال الفكر و الأدب، ج1، ص128؛

حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص220 .106 - 105؛

گروه نويسندگان، موسوعة مؤلّفى الاماميّة، ج1، صص184 - 183.

26 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص108.

27 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص109 - 108.

28 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص343 - 342 ، 109.

29 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص344 - 343.

30 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص344،221 ، 110.

31 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص110 - 109.

32 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، صص111 - 110.

33 . ناحيه‏اى است در خور بيابانك از توابع اصفهان.

34 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص111.

35 . بنگريد به:

حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص111؛

صرامى فروشانى، رسول، سده در گذر زمان، ص357.

36 . خمينى‏شهر فعلى.

37 . نام ناحيه‏اى است در سده (خمينى‏شهر) از توابع اصفهان.

38 . صرامى فروشانى، رسول، سده در گذر زمان، ص357.

39 . خمينى‏شهر فعلى.

40. بنگريد به:

مهدوى، سيّدمصلح‏الدّين، مزارات اصفهان، صص118 - 117؛

طاهرى، محمّد، روضه رضوان، ص180.

41 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراج‏المعانى، ص112.

 

/