اساتيد آيت‌اللّه ابوالحسن اصفهاني (2)

 

 

اساتيد آيت‌اللّه ابوالحسن اصفهاني (2)

موسسه فرهنگی و هنری نور راسخون

 

نويسنده: سيد محمد فتح اله زاده

 

 

 

 

 

 

 

7- آيت‌الله ابوالحسن اصفهاني و آيت‌الله شيخ محمدحسن ممقاني (دوستي اهل بيت(علیهم السّلام) و سادات)

 

آيت‌الله شيخ محمدحسين ممقاني معروف به محقق ممقاني در روز يكشنبه 22 ماه شعبان سال 1238 هـ.ق در شهر ممقان (واقع در 40 كيلومتري شهرستان تبريز، در نزديكي آذرشهر) در يك خانواده ي روحاني چشم به جهان هستي گشود. پدرش فقيه بزرگوار آيت‌الله شيخ عبدالله ممقاني بود.

در محضر اساتيد بزرگواري چون پدرش و آيت‌الله شيخ محمدحسين اصفهاني (دوست بزرگوار پدرش) از صاحب جواهر، شيخ مرتضي انصاري، آيت‌الله سيدحسين كوه كمري، آيت‌الله حاج ملاعلي رازي، آيت‌الله شيخ مهدي نجفي، آيت‌الله شيخ راضي نجفي، كسب فيض نمود. شاگردان بسيار بزرگواري همچون آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني تربيت نمود، سرانجام بعد از 85 سال عمر با بركت و خدمات شايان توجه به اسلام و مسلمين در هيجدهم ماه محرم 1323 هـ.ق در شهر نجف اشرف دارفاني را وداع گفت و به ملكوت اعلي پيوست.

آيت‌الله ممقاني به عموم سادات و آل رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) علاقه قلبي داشت. در تمام محافل و مجالس به آنها بيش از حد معمول احترام مي گذاشت. در همة برنامه هاي ايشان اولويت با سادات بود. هميشه در سلام دادن به آنها سبقت مي جست و هيچ وقت به خود اجازه نمي داد قبل از آنها از در خارج شود، يا كاري را آغاز كند... .

درباره ي سادات دوستي آيت‌الله اصفهاني آورده اند:

«ايام زيارت امام حسين(علیه السّلام) در كربلا خدمت سيد (اصفهاني) بوديم كه مرحوم شيخ علي اكبر سيبويه وارد شد و عرض كرد : مومني در بين باغات (باغ هاي) «كربلا» سكونت دارد، مي خواهد وجهي را به عنوان خمس در اختيار يكي از سادات بگذارد تا او بتواند ازدواج نمايد ولي از شما اجازه و قبض رسيد مي خواهد. سيد (آيت‌الله اصفهاني) فرمود : بسيار خوب نام او را بگوئيد تا قبض مورد نظر را به نام او بنويسم. مرحوم سيبويه گفت : اسم او را نمي دانم سيد (آيت‌الله اصفهاني) فرمود : اين قبض را به نام كه بنويسم؟ سپس با خط خود چنين نوشت: «اي كسي كه مي خواهي فلان مبلغ را كمك كني هر مقدار كه دوست داري كمك كني مورد قبول من است

قرآن در فضيلت خويشاوندان پيغمبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي فرمايد:

«قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً اِلّا الْمَوَدَّهَ في الْقُرْبي

بگو من از شما اجر رسالت جز اين نخواهم كه مودت و محبت مرا در حق خويشاوندان منظور داريد.

حضرت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

«خويشاوندان ما علي و فاطمه (سلام الله علیها) و فرزندان آنهاست

حضرت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نيز فرمودند:

«هميشه با دوستي ما خاندان ملازم باشيد زيرا اگر كسي با دوستي ما از دنيا برود، به وسيله شفاعت ما وارد بهشت مي شود و قسم به خدايي كه جان من به دست اوست عمل هيچ كسي او را فائده نمي دهد، مگر آنكه حق ما را بشناسد.».

در كتاب «عيون اخبارالرضا» شيخ صدوق ساز حضرت علي بن ابيطالب(علیه السّلام) نقل مي كند كه پيغمبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

«اول چيزي كه روز قيامت از بندگان سؤال مي¬شود حب ما خاندان است

 

8- آيت‌الله ابوالحسن اصفهاني و آيت‌الله سيدمحمدكاظم يزدي (صبر به شهادت فرزند و تحمل مصيبت)

 

آيت‌الله سيدمحمدكاظم يزدي به سال 1247 هـ.ق در روستاي «كشويه» شهرستان يزد در يك خانوادة مذهبي و كشاورز به دنيا آمد. شجره وي به امام علي(علیه السّلام) مي رسد. از محضر آيات عظام سيدمحمدباقر خوانساري و حاج ميرزامحمدهاشم چهار سوقي و محمدجعفر آباده¬اي، ميرزاي شيرازي، كاشف الغطاء، شيخ راضي، شيخ مهدي جعفري و ... بهره هاي فراوان برد. اشخاص بزرگي و مراجع تقليدي از محضر ايشان كسب فيض و معرفت نموده يكي از آنها، آيت‌الله العظمي سيدابوالحسن اصفهاني بود، آيت‌الله العظمي سيدمحمدكاظم يزدي در 28 ماه رجب سال 1337 هـ.ق در شهر مقدس نجف اشرف به سراي جاويد شتافت.

در يورش ناجوانمردانه نيروهاي استعمارگر بريتانيا به عراق، فرزند گرامي آيت‌الله العظمي يزدي بعد از حماسه آفريني فراوان به شهادت رسيد، سرانجام روضه خواني به خدمت ايشان شرفياب شده و حادثه جانگداز شهادت فرزند را به اطلاع رساندند، آقا بدون عكس العمل ديگري برخاسته و به سوي حرم مطهر براي آخرين وداع با فرزند دلبندش حركت نمودند، در راه فقط اين آيه مباركه را تكرار مي فرمودند : «انا لله و انا اليه راجعون».

و درباره شهادت فرزند آيت‌الله العظمي سيدابوالحسن اصفهاني، آيت‌الله شهيد سيدمصطفي خميني مي گويد:

«... در دومين ركعت نماز در حال سجده بودند كه ناگهان فريادي بلند شد: سيدحسن فرزند آقا را كشتند و بلافاصله صفهاي نماز از هم پاشيد ولي آيت‌الله اصفهاني همچنان نماز را ادامه داده و آن را به پايان رسانيد. آنگاه با سر برگردانده و با منظره هولناكي رو به رو شد و ديد سر فرزند دلبندش را خائني از تن جدا كرده، فقط سه بار فرمودند: لا اله الا الله».

قرآن درباره تحمل بر مصيبت و صبر و شكيبايي نمودن، بر حادثه ي جانگداز مي فرمايد:

«اَلذَِّينَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصيبَهٌ قالوُا اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ اُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ اُولئِكَ هُمُ المُهْتَدوُنَ

آنان كه چون به حادثه ي سخت و ناگوار دچار شوند صبوري پيش گرفته و گويند ما به فرمان خدا آمده و به سوي او رجوع خواهيم كرد. آن گروهند مخصوص به درود و الطاف الهي و رحمت خاص خداوند و آنها خود هدايت يافتگانند.

حضرت پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

«قالَ اللهُ تَعالي! اِذا وَجَّهْتُ اِلي عَبْدٍ مِنْ عَبيدي مُصيبَهً في بَدَنِه اَوْ في وَلَدِهِ اَوْ في مالِه فَاسْتَقْبَلَهُ بِصَبْرٍ جَميلٍ اِسْتَحْيَيْتُ يَوْمَ القيامَهِ اَنْ اَنْصَبَ لَهُ ميزاناً اَوْ اَنْشُرَ لَهُ ديواناً

خداي والا فرمايد: وقتي مصيبت تن يا فرزند يا مال، متوجه يكي از بندگان خويش كنم و او به صبر نيكو مصيبت را استقبال كند روز قيامت شرم دارم كه ميزاني براي او نصب كنم يا دفتري براي او پهن كنم.

حضرت علي(علیه السّلام) مي فرمايد:

«الصبر ثمرة الايمان

صبر در مصائب ميوه ايمان است و هر كه را ايمان كامل باشد ملازم صبر و شكيبايي باشد چه يقين داند كه به صبر حسنه او مضاعف گردد.

علي بن الحسين (علیه السّلام) فرمود:

«صبر و رضا، سرمنشأ تمام طاعات است و هركس صبر كند و بدانچه خدا براي او مقدر فرموده راضي باشد اعم از آنكه خوشايند او باشد، خوشايندش نباشد، خداي متعال به جز غير به او نرساند

 

9- آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني و آيت‌الله ملامحمدكاظم آخوند خراساني (عفو و گذشت و اصلاح رفتار جاهل)

 

آخوند خراساني در سال 1255 هـ.ق در مشهد ديده به جهان گشود. پدرش ملاحسين هراتي، روحاني وارسته بود. آخوند خراساني در دوازده سالگي وارد حوزه علميه مشهد شد و در 22 سالگي به نجف رفت، اساتيد او عبارت بودند از پدرش، ملاهادي سبزواري، ملاحسين خويي، ميرزا ابراهيم جلوه، شيخ انصاري و ميرزاحسن شيرازي، آخوند اردكاني، آيت¬الله سيدعلي شوشتري، شيخ راضي بن محمدنجفي و آيت¬الله سيدمهدي مجتهد قزويني، آخوند خراساني هزاران نفر شاگرد و صدها مجتهد تربيت كرده بود كه يكي از آنها سيدابوالحسن اصفهاني است. آخوند خراساني در چهارشنبه 21 ذيحجه 1329 از دنيا رفت.

درباره دستگيري از نيازمندان آخوند خراساني آمده است:

«يكي از سخنرانان مذهبي كربلا از مخالفان مشروطه بود و همه جا عليه آخوند صحبت مي كرد، به علت بدهي تصميم گرفت خانه اش را بفروشد. مشتري خريد خانه را مشروط به امضاء و اجازه آخوند قرارداد. گرچه روي ديدن آخوند را نداشت، اما شرمنده و ناچار نزد در آخوند رفت و از او خواست تا به اين معامله راضي شود، آخوند چند كيسه ليره به او داد و گفت: با اين پول، بدهي خود را بدهيد و خانه را نفروشيد هرگاه به مشكلي برخورديد نزد من بياييد، واعظ كربلا از رفتار آخوند متنبه گشت و از آن پس، از مريدان او شد

درباره ي آيت‌الله اصفهاني آورده اند:

«آيت¬الله اصفهاني با اصحاب خود از حرم مقدس امام حسين(علیه السّلام) خارج مي شد، ناگاه مردي پيش دويد و خود را به سيد رساند و هر آنچه از دشنام در دهن داشت نثار وي كرد. او همچنان دنبال سيد بود تا به منزل رسيد.سيد رو به او كرد و گفت : همين جا منتظر باش. لحظه اي بعد از منزل بيرون آمد و فرمود : اين پولها را بگير و هر موقع دست تنگ شدي، به ما مراجعه كن. زيرا، ممكن است اگر به غير ما مراجعه كني حاجت تو را برآورده نسازد، ديگر آنكه، هرگونه دشنام مي خواهي بگو، اما عرض و ناموسي مرا دشنام نده. مرد كه با فحاشي سعي در عصباني نمودن او داشت، با رفتار كريمانه روبرو شد. چنان رعشه بر اندامش افتاد كه اشك از چشمانش جاري شد

خداوند در قرآن مي¬فرمايد:

«فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ، وَ لَوْ كُنْتَ فَظَّا غَليظَ الْقَلْبِ لا نَفضَوُّا مِنْ حَوْلِكَ، فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الاَمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ، اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكَلِينَ

مرحمت خدا تو را با خلق مهربان و خوشخو گردانيد و اگر تندخو و سخت دل بودي مردم از گرد تو متفرق مي شدند. پس چون امت به ناداني دربارة تو بد كنند از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش كن و براي دلجوئي آنها در كارها مشورت نما ليكن آنچه خود تصميم گرفتي با توكل به خدا انجام ده كه خدا آنانكه بر او اعتماد كنند دوست دارد و ياري كند.

و در سوره فصلت مي¬فرمايد:

«وَ لا تَسْتَوي الْحَسَنَهُ وَ لا السَّيِئَهُ اِدْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَاِذا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَهٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌ حَميمٌ. وَ ما يُلَقَّاها اِلَّا الذَّينَ صَبَرُا وَ ما يُلَقَّاها اِلَّا ذُوحَظٍ عَظيمٍ

بدان كه هرگز نيكي و بدي در جهان يكسان نيست (اي رسول تو و امت تو در امور شخصي) هميشه بدي خلق را به بهترين عمل پاداش ده تا همانا كسي كه گوئي با تو بر سر دشمني است دوست و خويش تو گردد. و (ليكن) به اين مقام بلند كسي نمي رسد جز آن كه (در) مقام صبر و ثبات (و معرفت الهي) صاحب حظ بزرگ شدند.

حضرت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم در لذت عفو و گذشت فرمودند:

«انّ التّواضُعَ لا يزيدُ العَبد الا رفَعَه فَتَواضَعوا يَرفَعكُم الله و انّ العَفو لا يزيد العَبد الّا عَزّا فَاعفوا يَعِزُّكُمُ الله و ان الصّدَقَه لايَزيد المال الّا نماء فتصدقوا يزدكم الله

تواضع ماية رفعت است، تواضع كنيد تا خدا شما را رفعت دهد. عفو ماية عزت است عفو كنيد تا خدا شما را عزت بخشد. و صدقه موجب فزوني مال است صدقه دهيد تا خدا مالتان را زياد كند.)

علي (علیه السّلام) عفو را بهترين احسان مي دانند و مي فرمايند:

«العفو احسن الاحسان».

درگذشتن از گناه و تقصير مردم بهترين احسان است و افضل افراد آن.

 

10- آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني و آيت‌الله ميرزا محمدتقي شيرازي (استقامت و پايداري در دفاع از سرزمين اسلامي)

 

آيت‌الله ميرزامحمدتقي حايري شيرازي در سال 1256 هـ.ق در شهر شيراز به دنيا آمد. از محضر اساتيدي بزرگوار چون سيدعلي نقي طباطبايي، مولانا فاضل اردكاني، علامه سيدمحمدفشاركي اصفهاني، ميرزاي بزرگ، سيدحسن شيرازي، استفاده برد.

يكي از شاگردان طراز اول آيت‌الله ميرزامحمدتقي شيرازي، آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني مي باشد.

آيت‌الله ميرزامحمدتقي شيرازي در شب چهارشنبه سيزدهم ماه ذيحجه سال 1338 هـ.ق رحلت نمودند و در صحن مقدس امام حسين(علیه السّلام)به خاك سپرده شدند.

آيت‌الله ميرزامحمدتقي شيرازي رهبري انقلاب عراق را در مقابل بريتانيا به دست گرفته بود، در اين باره گفته اند:

«آيت‌الله ميرزامحمدتقي شيرازي پس از اين كه لشكر بريتانيا وارد خاك سامرا شد، آخرين فردي بود كه اين شهر را به قصد كاظمين ترك كرد. وي پس از مدتي به كربلا رفت و تا پايان عمر همان جا ماند. فتواي تاريخي و حماسي خويش را صادر نمود و ....»

آيت‌الله اصفهاني هم همچو استادش آنچنان در مقابل استعمار بريتانيا و مزدورانش مقاومت كرده بود و عراق را براي مبارزه با اجبني¬ها انتخاب كرده كه مجبور شدند آيت‌الله اصفهاني را از كشور عراق به ايران تبعيد كنند. در اين باره رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران مي فرمايند:

«علماي عراق مرحوم آيت‌الله اصفهاني و ... را كه به ايران تبعيد كردند براي مخالفتي بود كه اظهار مي كردند و عليه آن دستگاه حرف مي زدند

خداي تبارك و تعالي در قرآن کریم مي¬فرمايد:

«اَلَّذينَ آمَنُوا وَهاجَروُا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَاللهِ وَ اوُلئِك َهُمُ الْفائِزوُنَ

آنان كه ايمان آورده اند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد كردند آنها را نزد خدا مقام بلندي است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.

حضرت نبي اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم در استقامت و پايداري در دفاع از دين الهي و سرزمين اسلامي فرموده اند:

«جاهِدُوا الْمُشرِكينَ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ اَلْسِنَتِكُمْ».

با اموال و جانها و مالهاي خود با مشركان جهاد كنيد.

و نيز فرمودند:

«اَلْمُومِنُ مِنْ أَهْلِ الِْايمانِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأَسِ مِنَ الْجَسَدِ يَاْلَمُ الْمُؤمِنُ لِاَهْلِ الْاِيمانِ كَما يَأْلَمُ الْجَسَدُ لِما فِي الرَّاْسِ

مومن نسبت به اهل ايمان چون سر نسبت به تن است مومن از رنج مومنان رنجور شود، چنانكه تن از رنج سر رنجور گردد.

علي (علیه السّلام) در نهج البلاغه درباره جهاد چنين فرمايند:

«فَإِنَّ الْجِهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّهِ فَتَحُهِ اللهُ لِّخاصَّهِ أَوْلِيائِهِ وَ هُوَ لِباسٌ التَّقْوي وَ دِرْعُ اللهِ الْحَصِينَهُ وَ جُنَّتَهُ الْوَثيقَهُ

جهاد دري است از درهاي بهشت كه خدا به روي گزيده دوستان خود گشوده است و جامه تقوي است، كه بر تن آنان پوشيده است. زره استوار الهي است كه آسيب نبيند؛ و سپر محكم اوست كه تير در آن ننشيند.

 

11- آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني و آيت‌الله العظمي شريعت اصفهاني (وظيفه شناسي نسبت به مسلمانان در جهاد با دشمن)

 

ملافتح الله (شيخ شريعت) اصفهاني در سال 1228 هـ.ش (12 ربيع الاول 1266 هـ.ق) در اصفهان متولد شد. از محضر اساتيد برجسته اي چون ملاحيدرعلي اصفهاني، آيت‌الله حاج ميرزانصرالله مدرس، محمد ابراهيم بروجردي، سيدمرتضي حائري، شيخ محمدحسين كاظميني، ميرزا حبيب الله رشتي، شيخ محمدصادق تنكابني، ملااحمد سبزواري، شيخ عبدالجواد خراساني، آيت‌الله محمدباقر اصفهاني، شيخ حسين علي تويسركاني ملايري، شيخ محمدتقي هروي و ... بهره هاي فراواني برد. شاگردان زيادي تربيت نمود كه يكي از آنها آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني است. شيخ شريعت در هشتم ربيع الثاني سال 1339 ق. در نجف اشرف جان به جان آفرينان تسليم نمود.

در سال 1907 م وقتي كه روسيه و انگلستان ايران را بين خود تقسيم كرده بود، آيت‌الله شيخ شريعت اصفهاني همراه با ديگر علما با تعطيل كردن حوزه علميه خود را براي جهاد آماده كردند و اينچنين پيام دادند:

«اخبار موحشه مداخله اجانب در بلاد اسلاميه خصوصاً به اشتهار معاهده ميشومه جديده با دولتين موجب وحشت عموم علماي اعلام ... (شده است.) قاطبه علماي اين مشاهد مشرفه وظايف مقاميه را تعطيل و در حفظ اسلام به آخرين تكليف (جهاد) حاضر .....»

آيت‌الله اصفهاني در آستانه ي تبعيد از عراق اعلاميه زير را انتشار دادند:

«سلام بر همه بخصوص برادران عراقي، وظيفه ديني بر همه مسلمانان لازم مي گرداند كه در حفظ حرمت اسلام و بلاد اسلامي تا آنجا كه قدرت دارند بكوشند و بر همه ما واجب و لازم است كه سرزمين عراق را كه مشاهد ائمه هدي(علیهم السّلام) و مراكز ديني ما در آنجا است، از تسلط كفار حفظ نموده و از نواميس ديني آن دفاع كنيم من شما را بر اين موضوع دعوت كرده ترغيب مي نمايم. ...»

خداوند در قرآن كريم مي¬فرمايد:

«يا اَيَُهَا الَّذينَ آمنُوا اِذا لَقيتُمْ فِئَهً فَاثَبْتُوُا وَاذْكُرُوا اللهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

اي كساني كه ايمان آورده ايد هرگاه با فوجي از دشمن مقابل شديد پايداري كنيد و خدا را پيوسته ياد آريد باشد كه پيروزمند و فاتح گرديد.

پيامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:

«اِنَّ اَفْضَلَ عَمَلِ الْمُؤمِنِ الْجِهادُ في سبيلِ اللهِ».

بهترين عمل مومن جهاد در راه خداست.

حضرت علي(علیه السّلام) جهاد در راه خدا را چنين توصيه مي¬كنند:

«اَللهَ اَللهَ فِي الْجِهادِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ اَلْسِنَتِكُمْ في سَبيلِ اللهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتّوَاصُلِ وَالتَّباذُلِ وَ اِيّاكُمْ وَالتَّدابُرَ وَالتَّقاطُعَ

خدا را خدا را درباره جهاد در راه خدا به مالهاتان و به جانهاتان و زبانهاتان. بر شما باد به يكديگر پيوستن و به هم بخشيدن. مبادا از هم روي بگردانيد، و پيوند هم را بگسلانيد.

 

12- آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهاني و آيت‌الله مولي عبدالكريم ايرواني (مبارزه با نفس)

 

آخوند عبدالكريم از اكابر اصوليين قرن سيزدهم در ايروان قفقاز متولد شد. از حضور آقا سيدعلي صاحب رياض، آقا سيدمحمد مجاهد و ... بهره برد .

شاگردان زيادي تربيت نمود كه يكي از آنها آيت الله سيدابوالحسن اصفهاني است.

از اخلاص و پاكسازي نيت (تهذيب نفس) وي در «سيماي فرزانگان» آمده است:

«او امام جماعت نمي شد و مي گفت، در بدو امر، مرا به مسجد بردند كه نماز جماعت بخوانم. پس از چندي، كم كم جمعيت مامومين روي به نقصان گذاشت. ملاحظه كردم كه از كم شدن مأمومين در نفس من تأثيري پيدا شد. ازاين جا فهميدم كه اين نماز جماعت قربة الي الله نيست و فايده ندارد. از اين رو امامت جماعت را ترك كردم

يكي از علما مي گويد:

«در خدمت آقا سيدابوالحسن اصفهاني بودم، وقتي از كوچه اي كه در آن خرابه اي وجود داشت گذر كرديم، فرمود من با خانواده ام پانزده روز در اين خرابه ساكن بوديم. چون صاحبخانه ما به من گفته بود كه ديگر راضي نيست در خانه اش باشيم به ناچار آنجا را تخليه كرديم و به اين خرابه منتقل شديم تا اين كه موفق شدم خانه اي ديگر اجاره كنم

خداوند در قرآن مي فرمايد:

«قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّي»

حق كه فلاح و رستگاري يافت آن كس كه تزكية نفس كرد.

پيامبر خدا مي فرمايد:

«جاهَدوا اَهوائَكُمْ تَمْلِكوُا أَنْفُسَكُمْ

با هوسهاي خود مبارزه كنيد تا بر نفس خود تسلط يابيد

حضرت علي(علیه السّلام) فرموده است:

«اَلْعاقِلُ يَضَعُ نَفْسَهُ فَيَرْتَفِعُ»

خردمند پست مي گرداند نفس خود را و فروتني مي نمايد پس بلندتر مي شود و همين معني سبب بلندي مرتبه او گردد.

نتيجه اين كه حضرت آيت‌الله العظمي سيدابوالحسن مديسه اي اصفهاني در يك خانوادة روحاني و مذهبي بزرگ شده اجداد اطهر ايشان حضرت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه اطهار(علیهم السّلام) (از نسل حضرت موسي بن جعفر(علیه السّلام)) بوده، در حيات پربركت خود، وجود باارزش خود را وقف اسلام و مسلمين نموده، مرد علم و سياست و مرد دين بوده است.

در زندگي سعي نموده در رفتار و حركات خود پيامبرگونه و علي(علیه السّلام) وار عمل كند، زندگي ائمه اطهار(علیهم السّلام) و اساتيد بزرگوارش را الگو و واسوه قرار دهد. اين شخصيت عالي مقام آنچنان عظمت و ابهت داشته كه حضرت امام خميني( رحمت الله علیه ) از ايشان در فرمايش هاي خود نام برده و به استقامت و پايداري آيت‌الله ابوالحسن اصفهاني در مقابل انگليسي ها و رضاشاه اشاره فرموده اند.

حضرت آيت‌الله اصفهاني سياستمداران روزگار خود را به اعجاب و شگفتي واداشته است. پس در سايه ي وجود و انفاس قدسي همين آيت‌الله اصفهاني هاست كه الحمدلله جامعه¬ي اسلامي روز به روز در تمامي عرصه هاي ديني و علمي پيشرفت نموده از حوزه هاي ديني انسانهاي بزرگواري همچون حضرت امام خميني( رحمت الله علیه ) مقام معظم رهبري حضرت آيت‌الله خامنه اي و شهيد بهشتي ها و استاد مطهري ها و مراجع عظام قد برافراشته اند و در مقابل استعمارگران و زورگويان ايستاده و سرزمين اسلامي را به تعالي و سعادت سوق داده، هدايت نموده اند.

اميد است پروردگار متعال اين كار كوچك را از ما قبول نموده و روح مطهر حضرت آيت‌الله العظمي سيدابوالحسن اصفهاني را از ما راضي گرداند.

انشاءالله

منابع و مآخذ

1. قرآن كريم، مترجم: مرحوم استادمهدي الهي قمشه اي، نوبت چاپ:‌ ششم، زمستان 1383، ناشر: انتشارات باقرالعلوم.

2. اخلاق معاشرت، نويسنده: جواد محدثي، ناشر: موسسه بوستان كتاب، چاپ دهم : 1385

3. اصول كافي (4 جلدي) تاليف ثقه الاسلام ابي جعفر محمدبن يعقوب بن اسحاق الكليني رازي با ترجمه و شرح به قلم دانشمند محترم آقاي حاج سيدجواد مصطفوي و حاجي سيدهاشم رسولي، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام بدون تا.

4. انوار زهرا(سلام الله علیها) ، مولف: سيدحسن ابطحي، ناشر: نشر حاذق، تاريخ انتشار: بهار 1376

5. بيدارگران راحل (زندگينامه چهل تن از مشاهير شيعه) تدوين: كريم جوانشير، نشر اختر، چاپ اول 1380.

6. پيكار با منكر در سيره ابرار (2 جلدي)، تاليف: محمد عابدي و ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر، نشر معروف، چاپ: 1376 و 1377.

7. تفضيل الآيات القرآن الكريم، گردآورنده: ژول لابوم، بانضمام كتاب المستدرك، گردآورنده : ادوارد مونيته، مترجم از فرانسه به عربي: محمدفوادعبدالباقي، ترجمه فارسي آيات قرآن از: آقاي حاج شيخ مهدي الهي قمشه استاد دانشگاه تهران با مقدمه دانشمند محترم آقاي شعراني از انتشارات: كتابفروشي اسلاميه.

8. چهل حديث (3 جلدي)، تاليف سيدهاشم رسولي محلاتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم: 1373 و 1374

9. خلاصه اي از اصول كافي در مباني دين اسلام، تأليف: حجه الاسلام محمدبن يعقوب كليني، ترجمه و تنظيم از: حاج علي اصغر خسروي شبستري، كتابفروشي اميري، مرداد1351.

10. دايرة المعارف بزرگ اسلامي (جلد نهم)، زيرنظر كاظم موسوي بجنوردي، ناشر: مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي، چاپ اول: 1379 شمسي

11. دايره المعارف تشيع (جلدهاي دوم و هفتم و هشتم)، زيرنظر احمدصدر حاج سيدجوادي و ديگران، ناشر: بنياد خيريه و فرهنگي شط و نشر شهيدمحبي، چاپ سالهاي 1372 و 1378 و 1379.

12. سرچشمه رستگاري، مولف: محمدسامقاني، ناشر: انتشارات افق فردا، چاپ اول / پاييز 80 (13).

13- سيماي فرزانگان، نويسنده: رضا مختاري، انتشارات: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، چاپ دوازدهم: 1377.

14- شرح زندگاني ميرزاي شيرازي، نويسنده: شيخ آقابزرگ تهراني، مترجم: حميد تيموري، انتشارات ميقات، تاريخ: خرداد 1362.

15- شرح محقق جمال الدين محمد خوانساري بر غررالحكم و دررالكلم با مقدمه و تصحيح: ميرجلال الدين حسيني ارموي «محدث» جزو اول، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، بهمن ماه: 1346.

16- گلشن ابرار (5 جلد)، تهيه و تدوين/ جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم، نشر: معروف، چاپ: 1384 و 1385.

17- نهج البلاغه، مترجم: دكترسيدجعفر شهيدي، ناشر: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چاپ دوم:‌ 1370.

18- نهج الفصاحه، مترجم و فراهم آورنده: ابوالقاسم پاينده، ناشر: سازمان انتشارات جاويدان، چاپ شانزدهم: 1361.

 

پی نوشت ها:

 

 

1 . بيدارگران راحل، صص147-152.

2 . بيدارگران راحل، صص150-151.

3 . بيدارگران راحل، ص296.

4 . سوره مبارکه شوري، آیه23.

5 . بحارالانوار به نقل از انوار زهرا(سلام الله علیها) ، ص175.

6 . فضائل السادات و بحارالانوار به نقل از انوار زهرا (سلام الله علیها) ، صص179-180.

7 . فضائل السادات و بحارالانوار به نقل از انوار زهرا (سلام الله علیها) ، ص181.

8 بيدارگران راحل، صص163-168.

9 . 2/8- بيدارگران راحل، ص166.

10 . 3/8- بيدارگران راحل، ص295.

11 . 4/8- قرآن، بقره (2 / 156 و 157) و تفضيل الآيات، ص799

12 . نهج الفصاحه؛ صص440 و 441 / 2075.

13 . شرح غررالحكم، ج1، ص178 / 679.

14 . اصول كافي، ج3، ص142 و خلاصه اي از اصول كافي، 36.

15 . گلشن ابرار، ج1 / صص431-444.

16 . گلشن ابرار، ج1، ص435.

17 . پيكار با منكر، ج2، ص113.

18 . سوره مبارکه آل عمران، آیه 159، تفضيل الآيات، ص791.

19 . قرآن، فصلت (41 / 34 و 35) و تفضيل الآيات، ص805.

20 . 6/9- نهج الفصاحه، ص123 / 615 و ص242 / 1207.

21 . شرح غررالحكم، ج1، ص264 / 1058.

22 . بيدارگران راحل، ص171.

23 . بيدارگران راحل، صص177-178.

24 . بيدارگران راحل، صص173-174.

25 . سوره مبارکه توبه،آیه20، تفضيل الآيات، ص983.

26 . نهج الفصاحه، ص275 / 1301.

27 . نهج الفصاحه، ص628 / 316 .

28 . 8/10- نهج البلاغه، ص27 / 27.

29 . گلشن ابرار، ج1 / صص471-477.

30 . گلشن ابرار، ج1 / ص474.

31 . بيدارگران راحل، ص294.

32 . سوره مبارکه، انفال آیه 45، تفضيل الآيات، ص733.

33 . نهج الفصاحه، ص120 / 601.

34 . نهج البلاغه، 47.

35 . دايرة المعارف تشيع، ج2/ كلمه «دايرواني».

36 . سيماي فرزانگان، ص148.

37 . گلشن ابرار، ج2/ ص588.

38 . سوره مبارکه اعلي آیه14، تفضيل الآيات، ص407.

39 . نهج الفصاحه، ص275 / 1302.

40 . شرح غررالحكم، ج1 / ص178 / 677.

41 . دايره المعارف بزرگ اسلامي، جلد نهم، كلمه ي «اصفهاني».