اصفهاني مرجع تقليد شيعيان جهان و رئيس حوزه علميه نجف آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني

 

 

اصفهاني مرجع تقليد شيعيان جهان و رئيس حوزه علميه نجف  آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني  

موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

 

اکبر مشعوف

 

 

آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني مرجع تقليد شيعيان جهان و رئيس حوزه علميه نجف در سال 1284 ق در روستاي مديسه از توابع لنجان اصفهان به دنيا آمد. پدرش سيد محمد متولد کربلا و مدفون در خوانسار است. سيد ابوالحسن مقدمات علوم را در قريه مديسه فرا گرفت و در آغاز جواني به اصفهان رفت و در مدرسه نيماورد تحصيلات خود را ادامه داد. وي پس از گذراندن سطوح فقه و اصول در درس خارج شرکت نمود. از استادان او در اصفهان آخوند ملا محمد کاشاني از مدرسان علوم عقلي و رياضي، سيد مهدي نحوي، سيد محمدباقر درچه اي، سيد هاشم چارسوقي، ابوالمعالي کلباسي و جهانگير خان قشقايي را برشمرده اند. وي در 13 ربيع الاول 1308 در بيست و چهار سالگي براي ادامه تحصيلات عازم نجف اشرف شد. هنگامي که در 11 جمادي الاول همان سال به نجف رسيد، در مدرسه صدر ساکن شد و از محضر درس استادان بنام حوزه نجف ميرزا حبيب الله رشتي، آخوند خراساني، ميرزا محمدحسن شيرازي، سيد محمدکاظم طباطبايي يزدي، ميرزا محمدتقي شيرازي، فتح الله شريعت اصفهاني و مولي عبدالکريم ايرواني بهره برد. از ميان همه استادان، اصفهاني بيش از همه، يعني حدود 17 سال از درس آخوند خراساني استفاده نمود و جزو نزديکترين شاگردان و اصحاب اين استاد به شمار مي رفت.

 

 

 

وي همزمان با حضور در درس خارج آخوند خراساني، خود به تدريس رسائل و کفايه اشتغال داشت. پس از فوت آخوند خراساني بعضي از مردم خراسان براي تقليد به او مراجعه مي‌کردند. ميرزا محمدتقي شيرازي (ميرزاي دوم) نخستين مرجعي بود که احتياطات خود را به اصفهان ارجاع داد. پس از وفات آيات: نائيني و حائري يزدي در 1355 ق و آقا ضياء عراقي در 1361 ق، مرجعيت تقليد شيعيان در بخش عمده جهان تشيع در شخص اصفهاني منحصر شد. وي شمار بسياري از مجتهدان بزرگ و محققان برجسته فقه و اصول را همچون سيد محسن حکيم، سيد هادي ميلاني، ميرزا حسن بجنوردي، سيد محمود شاهرودي و سيد محمدحسين طباطبايي در دوران تدريس ممتد و مستمر خود در حوزه نجف تربيت کرد.

 

 

 

آيت‌الله اصفهاني افزون بر اشتغالات علمي، از فعاليت سياسي نيز به دور نبود و در برهه هاي حساس از تاريخ معاصر نقش مؤثري داشته است.

 

 

 

از ورود اصفهاني به حوزه نجف چيزي نگذشته بود که جنبش تحريم تنباکو به رهبري ميرزا حسن شيرازي در 1309 ق شروع شد و بي شک حضور او در حوزه عراق در اوج برخورد روحانيت شيعه با ناصرالدين شاه براي آقا سيد ابوالحسن که در آن وقت مجتهدي بيست و پنج ساله بود، تجربه سياسي آموزنده اي بوده است. اين آگاهي سياسي، بعدها از رهگذر نزديکي و محرميتي که اصفهاني به استادش آخوند خراساني ــ طرفدار جدي مشروطيت ــ داشت وسيع تر و عميق تر شد. آخوند خراساني به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد اعتقاد داشت و اصفهاني در اين آراء و افکار، پيرو استاد خود بود. بر پايه همين پيشينه، آخوند خراساني و شيخ عبدالله مازندراني در 3 جمادي الاول 1328، اصفهاني را در اجراي اصل دوم متمم قانون اساسي 1325 ق در شمار يکي از پنج مجتهد طراز اول «مطلع از مقتضيات زمان» براي احراز انطباق مصوبات قانوني مجلس شوراي ملي با احکام فقه شيعه به مجلس معرفي کردند اما رأي وي در نهايت بر ادامه سکونت در نجف اشرف قرار گرفت و طي تلگرافي به تاريخ 2 ذيقعده 1328 به مجلس شوراي ملي، از شرکت در اين کار عذرخواست.1

 

 

 

آيت‌الله اصفهاني در نهضت استقلال عراق به همراه علماي ديگر نقش مؤثري داشت. در ذيحجه 1340 نشست بزرگي در خانه اصفهاني تشکيل شد که به رد صريح قيمومت انگليس و ازميان برداشتن هرگونه قدرت خارجي براي حکومت عراق تأکيد داشت. اقدامات علما مقامات انگليس و فيصل را سخت خشمگين ساخت و تصميم به مقاومت جدي در برابر علما گرفتند. يکي از اقدامات آنها تبعيد شيخ محمد خالصي زاده و سيد محمد صدر از کاظمين به ايران و تبعيد شيخ مهدي خالصي به حجازبود (ذيقعده 1341). اصفهاني و نائيني و ساير علماي شيعه از اين اقدام برآشفتند و به عنوان اعتراض از عراق خارج شدند و رهسپار قم گشتند. اما اين تصميمي موقت بود و عاقبت فرمانرواي انگليسي عراق به تغيير تبعيدگاه خالصي از حجاز به ايران و نيز بازگشت مراجع تقليد شيعه از ايران به عراق رضا داد. در پي آن، اصفهاني و همراهانش پس از حدود 11 ماه اقامت در ايران در 18 رمضان 1342 به عراق بازگشتند.

 

 

 

فعاليت اصفهاني پيش از بازگشتش به عراق، صرفاً بر کارهاي فرهنگي به عنوان جزئي از وظايف ديني خود متمرکز شد. او نسبت به تأسيس مدارس غير دولتي و داير نمودن انتشارات اسلامي و همچنين تقويت موقعيت حوزه علميه نجف، همچنين به توسعه ساخت مساجد، حسينيه ها، تربيت علما و خطبا و فرستادن آنها به شهرها و روستاها اقدام کرد. وي در سال 1365 ق براي معالجه و استراحت به لبنان رفت و چندي در بعلبک اقامت داشت، ليکن در آنجا به زمين خورد و پايش شکست. ناچار او را با هواپيما به بغداد باز گرداندند. اما پس از چند روز در 9 ذيحجه همان سال در هشتاد و يک سالگي در کاظمين درگذشت. پيکر او را به نجف بردند و در جوار استادش آخوند خراساني به خاک سپردند.

 

 

 

سيد ابوالحسن اصفهاني دو همسر داشت. 1. دختر حاج عبدالرحيم بوشهري. سيد از اين همسرش فرزندي نداشت. 2. دختر حاج ابوتراب که سيد از او صاحب چهار پسر و پنج دختر شد. اسامي فرزندان سيد بدين شرح است: 1. علامه شهيد محمدحسن اصفهاني 2. حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد 3. آيت الله سيد علي 4. حجت الاسلام سيد حسين 5. فاطمه 6. رباب 7. مريم بيگم 8. زهرا بيگم 9. بتول.

 

 

 

آيت‌الله اصفهاني آثار متعدد و متنوعي به جاي گذارده، که از ميان آن مي‌توان به وسيلة النجاة؛ صراط النجاة؛ ذخيرة الصالحين؛ مناسک حج؛ حاشيه بر تبصره علامه حلي؛ حاشيه بر عروة الوثقي؛ حاشيه بر نجاة العباد صاحب جواهر؛ حاشيه بر ذخيرة العباد فاضل شربياني و حاشيه بر مناسک الحج شيخ مرتضي انصاري نيز از ديگر آثار اوست.2

 

_________________________

 

 

 

1. «اصفهاني، آقا سيد ابوالحسين»، دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج9، ص 212 ـ 213.

 

محمدحسن رجبي، علماي مجاهد، (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382)، ص 57 ـ 58.

 

2. «اصفهاني، سيد ابوالحسن»، دايرة المعارف تشيع، ج2، ص 220ـ 232.

 

محمد اصغري نژاد، سيد ابوالحسن اصفهاني: شکوه مرجعيت، ([تهران]: سازمان تبليغات اسلامي، مرکز چاپ و نشر، 1373)، ص 94ـ 95.

 

محمدحسن رجبي، ص 59 ـ 60.