امر به معروف و نهي از منکر در سيره ابرار (حاج اقا نورالله اصفهاني)

‏ ‏
حاج آقا نور الله اصفهانی ‏
امر به معروف و نهي از منكر   پیکار با منکر در سیره ابرار   حاج آقا نور الله اصفهانی ‏
متوفای 1306 ه . ق
شب زدگان‎ ‎
هر چند کشیشان اروپایی از دیر باز به کشورهای اسلامی رفت و آمد داشته ، در پوشش ‏آیین مسیح به انجام نقشه های فرهنگی استعمارگران دست می یازیدند ، ولی آغاز یورش ‏سازماندهی شده فرهنگی به فرماندهی «تیزدال» ، در سال 1320 ه . ق آقا نجفی و آقا نور الله ‏بیدار سپاهان را به چاره جویی فرا خواند‎ .‎
‎ «‎تیزدال» نه یک روحانی ساده مسیحی بلکه سرپرست گروهی از کشیشان به شمار می آمد ‏که مدتها در هندوستان می زیستند . آنها زبان فارسی آموخته و کتابهای گوناگونی دربارة ‏برتری آیین مسیح در آن سرزمین استعمار زده به چاپ رساندند و سرانجام در ادامه سفر ‏خویش به ایران پای نهادند . «تیزدال»در محلة جلفا خانه ای گرفته ، روحانیون شهر را به ‏بحث دربارة آیین مسیح فرا می خواند‎ . ‎
آقا نجفی و حاج آقا نورالله ، در پی رویارویی توانمند با نمایندگان استعمار غرب تلاشهای ‏فراوانی آغاز کردندکه مجموعه این تلاشها سرانجام در قالب موسسه ای فرهنگی در محله ‏جلفا تبلور یافت‎ .‎
‎ ‎بدین ترتیب یورش نوین فرهنگی باخترنشینان درایران به شکست انجامید و نعره های ‏گوش خراش کشیشان اروپایی برای همیشه خاموش شد(41‏‎) .‎
عزل فرماندار‎ ‎
‎«‎ظل السلطان»که 30 سال به عنوان فرمانروای بی رقیب اصفهان پرونده ای سراسرگناه و ‏خیانت داشت در پی پیروزی مردم و انجمنهای ملی که اندیشه مشروطه را در سر داشتند ‏تغییر چهره داد ، تا در روزگار نوین نیز همچنان در قدرت خویش پایدار بماند . «آقا نور ‏الله» که از نقشه دیو پلید هزار چهرة سپاهان آگاه بود ، خطر را دریافت و باری بیرون راندن ‏ظل السلطان تلاشی در خور آغازید‎ .‎
‎ ‎او علاوه بر اطلاعیه های آشکا و پنهان به روحانیون با نفوذ تهران و تلگرافهای فراوان به ‏مقامهای سیاسی – نظامی کشور ، مردم را نیز به اعتصاب فرا خواند‎ . ‎
در پی اعتصاب ، که گروهی از طرفداران «ظل السلطان» و اوباش در صدد آزار اعتصاب ‏کنندگان برآمدند ، عده کثیری از آنان به قنسولخانه دولت انگلیس پناهنده شدند‎ .‎
هر چند اخراج «ظل السلطان» که حدود الهی را اجرا نمی کرد و در آلوده شدن به معاصی ‏تردید به خود راه نمی داد هدف حاج آقا نورالله و نجفی و حجه الاسلام بود ولی آنها هرگز ‏برای دستیابی بدین مهم دست یازیدن به گناهی دیگر همچون پناهندگی به استعمارگران را ‏جایز نمی دانستند . از این روی از مردم خواستند سفارتخانه را ترک کنند‎ .‎
‎«‎حضرات متحصنین اگر رای ومیل ما را بخواهید و خیر خواه خود می دانید و اطاعت دارید ‏، از قنسولخانه بیرون بیایید و از هر جهت کمال اطمینان را داشته باشید و اگر میل دارید ،  ‏هر که ما با این طبقه کاری نداریم ، خود دانید . اطاعت او را نمایید‎ ...» ‎
اگر چه آنان به دلیل ساده دلی و ترس از سفارتخانه از زیر پرچم انگلیس خارج نشدند اما ‏تلگرافهای شدید مجتهدان بزرگ به بار نشست و خبر شادی بخش بر کناری ظل السلطان ‏فرماندار فاسد ، شهر را در شادمانی فرو برد(42‏‎) .‎
تاراج مسلمانان‎ ‎
محمد علی شاه بر پیمان خود وفادار نماند و در سال 1326 ه . ق به رویارویی با مجلس ‏پرداخت . او فرمان به توپ بستن مجلس و چیدن بساط مشروطیت را صادر کرد .همگام با ‏پیروزی دربار ، سپاهان نیز دستخوش هرج و مرج شد  «اقبال الدوله کاشی» فرمانروای ‏انتصابی محمد علی شاه ، دست چپاول گشاده به یاری معاون خود «معدل الملک شیرازی» ، ‏شهر را عرصه تاخت و تاز خود قرار داد . سپاهان شکایت به مرجع بیدار آقا نجفی برده ، ‏خواستار چاره جویی شدند‎ . ‎
حاج آقا نور الله در مقابل تاراج اموال و از بین رفتن امنیت مسلمانان ، نشستی تشکیل داد و ‏در آن طرح براندازی حکومت «اقبال الدوله» ریخته شد‎ .‎
در چهارمین شب ماه ، سربازان مست ملایری دربازار دست به آزار مردم مسلمان زده ، ‏غارتگری نمودند . بازاریان نیز دست به مقابله زده حرمت خود و مومنان را پاس داشتند ‏بامداد روز بعد اقبال الدوله بازاریان شجاع را دستگیر و تنبیه کرد . مردم در مسجد و با ‏حمایت آقا نجفی و نور الله  بست نشستند . «اقبال الدوله» آقا نجفی را تهدید کرد و گفت : ‏‏«مردم را پراکنده ساز و از حمایتشان دست بردار و گرنه خانه ات را به توپ می بندم» اما او ‏همچنان به دفاع از حریم اسلام پرداخت‎ . ‎
نبرد با آتش توپهای دولتیان به مسجد آغاز شد اما با پیروزی اسلامگرایان پایان یافت(43‏‎) . ‎
گوسفند و گرگ آدم خوار‎ ‎
سفر به مشهد مقدس برای حاج آقا نور الله اصفهانی یک ماه به درازا کشید پس از پایان سفر ‏، فقیه برجستة سپاهان دیگر بار به پایتخت باز گشت و در باغ ملک ری مسکن گزید . ‏مشتاقان و سیاست بازان هر گروه با هدفی به دیدار راد مرد عرصه دانش و سیاست کشور ‏شتافتند . در میان انبوه دیدار کنندگان چهرة رضاخان نیز به چشم می خورد . حاج آقا نور الله ‏که از ستم نظامیان بر مردم تهیدست ، مطالب فراوان در سینه داشت به سردار سپه گفت‎ :‎
‎«‎ممکن است شما به قدر یک ساعت حضرت اشرف و سردار سپه و فرمانده کل قوا نباشید ‏، یعنی شما رضاخان باشید و من شیخ نور الله ؟» . سردار سپه پاسخ داد : من همیشه در برابر ‏حضرت آیت الله رضا هستم و اطاعت می کنم عصر روز بعد حاج آقا نور الله برای بازدید به ‏سعد آباد رفته ، در دیدار با سردار سپه گفت : چنانکه وعده شده است امروز شما رضاخان و ‏من شیخ نور الله خواهم بود . آنگاه بخشی از ستمهای نظامیان را – بویژه در اصفهان – برای ‏سردار سپه توضیح داده ، افزود‎ :‎
نظر دیروز مردم به شما مانند نظر گوسفند به شبان بود و نظر امروز مردم به شما مانند نظر ‏گوسفندان است به گرگ آدم خوار‎ .‎
سردار سپه خشمگین شده برخاست و در حالی که از اتاق بیرون می رفت گفت : هر وقت ‏برای کشور ایران خدمتگذاری پیدا شد او را با حرفهای زننده دل سرد ونومید کرده اند‎ ....‎
شیخ جمال الدین برادر ارجمند حاج آقا نور الله که در محفل حضور داشت ، خود را به ‏سردار سپه رسانده ضمن دلجویی ، دیگر بار وی را باز گرداند فقیه بلند آوازة اصفهان به ‏سخن ادامه داده گفت‎ : ‎
بهتر است خود شما برای تحقیق درباره ستمگریهای نظامیان به اصفهان گام نهید‎ .‎
سردار سپه پاسخ داد : سه روز پس از حرکت شما به آن شهر خواهم آمد و به مشکلات ‏رسیدگی خواهم کرد‎ ....‎
یک روز پس از گفتگوی رضاخان و فقیه بزرگ اصفهان ، نقشه سردار سپه برای ترور ‏توانمند ترین رهبر مخالفانش به اجرا گذاشته شد ... که این ترور ناموفق ماند(44‏‎) .‎
سیطرة اقتصادی کافران‎   ‎
سال 1324 ه . ق را باید سال تحقق بخشی از آرمانهای دانشور پرهیزگار سپاهان ، حاج آقا ‏نور الله به شمار آورد . در این روزگار تولید فرآورده های ایران رو به فزونی نسبی نهاد و ‏زمینة دومین گام بلند اقتصادی آن دانشوران وارسته فراهم آورد‎ . ‎
آنها به رهبری آقا نورالله اطلاعیه ای انقلابی تنظیم و منتشر کردند که بی تردید باید در شمار ‏اسناد افتخار مسلمانان جای گیرد. متن اطلاعیه چنین است‎: ‎
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک متعهد  و ملتزم شرعی شده ایم که ‏مهما امکن(45) بعد ذلک تخلف ننماییم. فعلا پنج فقره است‎: ‎
اولا: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد باید روی کاغذ ایران بدون آهار نوشته شود. اگر ‏بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمی نویسیم. قباله و حکمی هم که روی ‏کاغذ دیگر نوشته بیاورندو [اگر] تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد امضاء نمی نماییم . حرام ‏نیست کاغد غیر ایرانی و کسی را مانع نمی شویم ماها به این روش متعهدیم‎.‎
ثانیا: کفن اموات. اگر از غیر کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه های دیگر ایرانی باشد متعهد ‏شده ایم بر آن میت نماز نخوانیم دیگری را برای اقامه ي صلوه برآن میت بخواهند مارا معاف ‏دارند‎. ‎
ثالثا: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می شود قرار دادیم مهما ‏امکن هر چه بدلی آن در ایران یافت می شود لباس خودمان را ازآن منسوج نماییم. منسوج ‏غیر ایرانی رانپوشیم و احتیاط نمی کنیم و حرام نمی دانیم لباسهای غیر ایرانی را، اما ماها ‏ملتزم شده ایم حتی المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را ازنسج [بافت] ایرانی بنماییم. ‏تابعین ماها نیز کذالک [ همین طور خواهند کرد]. و متخلف توقع احترام از ماها را نداشته ‏باشد. آنچه از سابق پوشیده داریم و دوخته ممنوع نیست استعمال ان‎. ‎
رابعا: مهمانیها، بعد ذلک و لو اعیانی ، باشد- چه عامه، چه خاصه – باید منحصر باشد و به ‏یک پلو و یک خورش و یک افشره [ آب میوه] اگر زاید بر این، کسی تکلف دهد، ماها را ‏به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش میهمانی می نماییم ، هرچه کمتر و ‏مختصرتر از این تکلف کردند موجب مزید امتنان ماها خواهد بود‎. ‎
خامسا: وافوری و اهل وافور را احترام نمی کنیم و به منزل او نمی رویم، زیرا که آیات باهره ‏‏( ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین(46)– ولا تسرفوا ان الله لایحب المسرفین(47)– ‏ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکه – وحدیث لاضرر ولاضرار(48‏‎)‎
ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی ان محسوس و مسری است ‏و خانواده ها و ممالک را به باد داده، بعد از این هرکه را فهمیده ایم وافوری است به نظر ‏توهین و خفت می نگریم‎. ‎
‎( ‎صورت دستخط و امضای آقایان کرام و علمای فخام کثرالله امثالهم‎) ‎
محل خاتم مبارک سرکار حجه الاسلام آقای نجفی دام ظله العالی‎. ‎
محل خاتم مبارک سرکار ثقه الاسلام آقای حاجی آقا نورالله‎. ‎
بسم الله الرحمن الرحیم: الاحقر حسین بن جعفرالفشارکی‎ ‎
به ترتیب مرقومه معمول می دارد و در ترویج همین مناهج حاضر است خداوند ما و ‏برادرانمان را به حرمت محمد و آل او- صلی الله علیه و علیهم- به این امر موفق بدارد‎. ‎
‏12‏‎ ‎جمادی الاول، 1324 ه.ق‎ ‎
بعون الله تعالی به همین ترتیب معمول می شود‎. ‎
محل خاتم مبارک آقا شیخ مرتضی ریزی‎ ‎
محل مهر جناب  رکن الملک‎ ‎
محل مهر سرکار آقا میرزا محمد تقی مدرس‎ ‎
محل مهر مبارک جناب حاجی سیدمحمد باقر بروجردی‎ ‎
قراردادی که جنابان حجه الاسلام ( آقا نجفی) و آقای ثقه الاسلام ( حاجی آقا نورالله) و ‏سایر آقایان عظام و فقهای فخام دام ظلهم علی رئوس المسلمین فرموده اند البته خیر ‏مسلمانان است و مستلزم اعانت کسبه و ضعفا می باشد. البته که جمیع مسلمانان اطاعت می ‏کنند. هر که مخالفت کند توهین شرع انور نموده، البته همین قسم معمول می دارم جمادی ‏الاولی سنه 1324‏‎ ‎
محل مهر شریف  جناب مستطاب آقای حاجی میرزا محمد مهدی جویباره ای دام ظله العالی‎ ‎
السید ابوالقاسم الدهکردی‎ ‎
محل مهر سرکار آقای حاجی سید ابوالقاسم زنجانی‎ ‎
محل مهر سرکار آقای آقا محمد جواد قزوینی‎ ‎
امضاء کنندگان این اطلاعیه که راز خوشبختی همیشگی مسلمانان را در بازگشت به خویش ‏می دانستند، برآن بودند تا با فراخوانی مؤمنان به انجام نکات یاد شده اساس استقلال و ‏شوکت پیروان واپسین آئین آسمانی را بنیاد نهند(49‏‎). ‎
‎ ‎