نقد و بررسی نظریه نیکی آر. کدی در تحلیل انقلاب اسلامی ایران

پايگاه حوزه

پدید آورنده : مهدی ابوطالبی

خلاصه نظریه

انقلاب اسلامی ایران یکی از مهم ترین حوادث قرن بیستم بود که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود، توجه همه جهانیان به ویژه نظریه پردازان غربی را به خود جلب کرد. یکی از نظریه پردازان و محققین غربی که اولین آثار در مورد انقلاب اسلامی را به رشته تحریر درآورد، خانم نیکی آر. کدی، استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا است. کدی آثار مختلف و زیادی در مورد ایران و انقلاب اسلامی دارد. بررسی مجموع آثار وی در مورد انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد که وی معتقد است رابطه اقتصادی ـ سیاسی ایران با غرب در دوران قاجار، موجب نارضایتی های فراوان اقتصادی ـ اجتماعی شد و نوعی احساس نفرت از غرب و حس ضد امپریالیستی در ایرانیان پدید آورد. از طرف دیگر ایران دوران قاجار بدلیل موقعیت جغرافیایی و ممانعت نیروهای سنتی یعنی قبایل، علما، تجار و ملاکین، و شخصیت و تفکر سلاطین قاجار نتوانست به نوسازی و توسعه معتنابهی برسد. این عقب افتادگی احساس نیاز به نوسازی را تشدید کرد؛ لذا در دوران پهلوی نوسازی به شکلی شتابان انجام شد.

نوسازی شتابان دوران پهلوی، نارضایتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی را ایجاد کرد و از آنجا که این نوسازی به ویژه در دوران محمدرضاشاه وابسته به غرب بود، همراه با برخی اقدامات دیگر ضد ملی غربی ها در ایران مثل کودتای 28 مرداد، موجب تقویت و افزایش حس ضد امپریالیستی در ایران شد و مخالفت های نیروهای مذهبی و غیر مذهبی مختلفی را در پی داشت. این احساسات ضد امپریالیستی موجب تمایل مردم به بازگشت به پایگاه های قدیمی یعنی هویت اصیل ایرانی و اسلام ناب شد. در اثر سرکوب مخالفین غیرمذهبی (لیبرال و سوسیالیست) و برخی اقدامات غیر مذهبی محمدرضاشاه، زمینه برای حضور قوی و جدی تر نیروهای مذهبی باز کرد و رهبری جریان مخالفت به دست روحانیت افتاد. در نهایت وجود احساسات ضدامپریالیستی همراه با اعتقادات شیعی، اعتقاد باستانی به ثنویت خیر و شر، و نقش ویژه امام خمینی (ره) (با جذابیت های کاریزماتیک و جهان بینی مانوی) موجب حرکت عظیم توده ها و سرنگونی رژیم شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد. تحلیل خانم کدی از انقلاب اسلامی ایران از جنبه های مختلف تحت تأثیر اندیشه ها و روش های مختلف تحقیقی است که تأثیر آن ها موجب ایجاد پیش فرض های ذهنی و دخالت این پیش فرض ها در تحلیل وی از انقلاب اسلامی شده است:

1. حاکمیت روش فیلولوژی کلاسیک

اولین امری که بر تحلیل کدی تأثیرگذار بوده روش فیلولوژی کلاسیک است که وی در اثر این امر، بحث عدل و ظلم و طرح بحث استکبار و استضعاف توسط امام خمینی را که ریشه در ادبیات قرآنی و عقاید شیعی مردم ایران دارد و موجب تقویت رابطه مردم و امام و مقابله با استکبار جهانی (آمریکا) و ایادی آن (شاه) شد، را به جهان بینی مانوی امام خمینی (ره) و اعتقاد به ثنویت خیر و شر در ایرانیان نسبت می دهد و از این جهت حرکت انقلاب اسلامی ر امری جدید و نو نمی داند.

2. حاکمیت دیدگاه تاریخی گری

کدی، همه حوادث و جریانات و آرا و عقاید را محصول شرایط و موقعیت تاریخی می داند. به موجب حاکمیت این تفکر در تحقیق کدی، وی ظهور دین اسلام را محصول شرایط خاص و موقعیت ممتاز مکه و مدینه و نیازهای آن ها می داند و مذهب شیعه را امری جدید و یک پدیده صرفاً سیاسی می داند که در شرایط خاص تاریخی به وجود آمد و بعدها رنگ مذهبی به خود گرفت و در طول سال های مختلف، اعتقادات و نظریات جدیدی مثل بحث غیبت امام دوازدهم (عج) به آن اضافه شد. این نگاه کدی به مذهب شیعه موجب تحلیل های غلط وبرداشت های نادرستی از چگونگی ظهور شیعه در ایران و قدرت یافتن شیعیان شده است.

3. حاکمیت گفتمان مدرن و نگاه شرق شناسانه

تحلیل های کدی تحت تأثیر حاکمیت گفتمان مدرن و نگاه شرق شناسانه موجب شده است که وی ایران را به عنوا ن یک کشور شرقی و عقب افتاده و توسعه نیافته ببیند که نیازمند توسعه و اصلاحات است. وی تنها راه توسعه و نوسازی ایران را همان نوسازی به شیوه مدرن وغربی می داند؛ لذا هر گونه مخالفت با اقدامات در زمینه را مخالفت با پیشرفت، نوگرایی و ا صلاح می داند. بر این اساس وی معتقد است علما و سایر نیروهای سنتی ایران مانع توسعه و دگرگونی در ایران بودند، زیرا علما عاملی تهدید کننده برای قدرت مرکزی بودند و از اقدامات اصلاحی که مخالف مذهب بود ممانعت به عمل می آوردند. از طرف دیگر روشنفکران غرب گرا که منابع غنی ایران را به بهانه توسعه ونوسازی در اختیار بیگانگان قرار می دادند ر افرادی مصلح و حامی پیشرفت و دگرگونی در ایران می بیند. از طرفی نیز عمده مشکل ایران در را ه توسعه را موانع داخلی می داند و تا حد بسیار زیادی از موانع خارجی غفلت ورزیده است.

4. حاکمیت دیدگاه کلیسایی ـ مسیحی

حاکمیت این تفکر موجب شده که وی به علم همانند کشیشان مسیحی نگاه کند و با همان معیار و ملاک رفتار و نظر آن ها را ارزیابی کند. این نوع ارزیابی موجب شده که وی تمام حرکت های علمارا ناشی از به خطر افتادن منافع اقتصادی وشخصی آن ها و تلاشی صنفی در جهت کسب امتیازات خاص خود بداند. امری که به اعتراف ناظران و محققان مختلف خارجی، اکثر علمای شیعه، انسان هایی سالم، درست کار و دارای سلامت نفس بوده اند و اقدامات مختلف اجتماعی وسیاسی آن ها در جهت حفظ اصل دین و اجرای احکام اسلامی و منافع ملّی ایران بوده است؛ اما این نگاه کدی به همراه نگاه مادی وسکولار وی باعث شده که وی نتواند مفهوم عدالت علما و مراجع تقلید را درک کرده و امر حفظ دین و مصالح دینی را جدای از امر مصلحت شخصی متولیان دین تصور کند.

5. روش تقلیل امور دینی به غیر دینی

کدی در تبیین انقلاب اسلامی ایران و سایر جنبش های مهم و تأثیرگذار در انقلاب اسلامی بر ابعاد غیر دینی تأکید بسیاری دارد و به عبارتی سعی کرده اموری که پایه و مبنای دینی دارند، بر اساس مبانی غیر دینی تحلیل و تفسیر شوند. تأکید ایشان بر حس ضد امپریالیستی در برابر حس مذهبی، تأکید فراوان بر نقش اقتصاد، کاریزماتیک خواندن نفوذ معنوی امام خمینی (ره) در مردم و تأکید بر نگرش مانوی ایرانیان و حضرت امام (ره) نمونه هایی از این روش هستند که کدی بر آنها تأکید کرده است. وی با تأکیدبر حس ضد امپریالیستی در پی یافتن انگیزه ای وحدت بخش در انقلاب و سایر نهضت های ایران و در مرتبه بالاتر در کشورهای مسلمان خاورمیانه و در مرتبه بالاتر در کشورهای جهان سوم است. وی با این روش و با تأکید بر اقتصاد و رهبری کاریزماتیک، سطح انقلاب اسلامی ایران را از انقلاب های تکاملی توحیدی به انقلاب های تکاملی انسانی تقلیل می دهد؛ چنان که به تفصیل در مقاله بحث شده است، تفاوت سطح این دو ا نقلاب هم بسیار زیاد است، در واقع با این نوع تحلیل، نهضت اسلامی ایران فارغ از برخی ویژگی های جزئی، امر جدیدی تلقی نمی شود؛ بلکه ادامه همان نهضت های ضد امپریالیستی کشورهای جهان سوم و کشورهای مسلمان است؛ در حالی که به اعتراف بسیاری از نظریه پردازان غربی، انقلاب اسلامی ایران تنها یک حرکت ملّی علیه یک حکومت استبدادی یا علیه یک استعمار خارجی نبود، بلکه حرکتی بسیار فراتر از این مسائل بود، حرکتی در جهت مرکززدایی از غرب که نتایج عملی آن نیز در سطح جهان عظمت و اهمیت این حرکت را نشان می دهد.

6. استفاده از منابع دست دوم و یک سویه

آثاری که در تحلیل های کدی مورد استناد قرار گرفته است، عمدتاً آثار غربی ها و شرق شناسان است و در میان صاحبان آثار، نام شرق شناسان معروفی چون منونتگمری وات، ماسینیون، دوگوبینو و ... نیز به چشم می خورد. به ویژه در بحث شیعه و اسلام به جز دو مورد، نمونه دیگری از آثار دست اول در مورد عقاید شیعه واسلام وجود ندارد. این اشکالی است که اندرونیومن از شیعه شناسان غربی معاصر، بر برخی محققین از جمله کدی وارد می سازد. این روش کار کدی موجب شده است که افرادی چون عبدالهادی حائری و استاد عزیز احمد از اساتید داننشگاه تورنتو کانادا کدی را به عدم ژرف نگری، خامی و عدم آشنایی به فلسفه اسلام و تاریخ سرزمین های اسلامی بشناسند.

در مجموع با توجه به اشکالات موجود در کار کدی بایدگفت مشکلات فوق موجب شده است که وی به فهم صحیحی از انقلاب اسلامی نرسد و این حرکت عظیم و بزرگ دینی را که موجب تحول و تزلزل در شالوده های فکری عالم مدرن شد را به حرکتی پیش پا افتاده و عادی مانند سایر حرکت های کشورهای مسلمان خاورمیانه و جهان سوم در راستای ضدیت با امپریالیسم تقلیل دهد.