نهضت تنباکو؛ رويارويي فرهنگي

 

نهضت تنباکو؛ رويارويي فرهنگي

رضا رمضان نرگسي[1]

بسياري از تحليل‌گران، جنبش تنباکو را تنها از جنبة سياسي و اقتصادي تحليل کرده‌اند، اما بررسي اين جنبش از جنبه‌هاي فرهنگي ـ  اجتماعي آن مي‌تواند حائز اهميت باشد. در اين مقاله سعي شده به اين عامل توجّه گردد. منظور از فرهنگ، عبارت است از: مجموعه‌ عقايد و ارزش‌ها و هنجارها و عادات و رسوم موجود در يک جامعه که شکل غالب به خود گرفته باشد.

طبق نقل‌هاي تاريخي، از زمان قبل از  انعقاد قرارداد رژي، فعاليت فرهنگي انگليسيان  در ايران شروع شده و در زمان انعقاد قرارداد و بعد از آن، فعاليت‌هاي مذکور شدت پيدا کرده بود.[2]  اگر جريان به همان شکل ادامه مي‌يافت:

1.  زندگي بخش زيادي از مردم به دست  کفار افتاده، مردم مجبور به معاشرت با آن‌ها  مي‌شدند و اين امر موجب از بين‌رفتن يا کاهش قبح معاشرت با کفار مي‌شد؛ تغييرات هنجاري انجام شده، به مرور به صورت يک امر طبيعي و حتّي نيکو در مي‌آمد؛

2. از قبل از قرارداد رژي و در جريان اجراي آن،  تعداد زيادي از اتباع کشور انگليس به ايران آمده، در مناطق مختلف کشور پخش شده بودند؛ خصوصاً زن‌ها و دختران انگليسي که با فتاکي و بي‌پروايي به معاشرت با جوانان ايراني که تا آن روز جز زنان پوشيده نمي‌ديدند ، مي‌پرداختند واين خطر بزرگي براي ارزش‌هاي فرهنگي ايراني ـ اسلامي محسوب مي‌شد.   

3.   انگليسي‌ها  براي آن‌که کارشان رونق بگيرد، به چند برابر قيمت کارگر اجير مي‌کردند و از طرفي توتون توليد داخل را بسيار کمتر از قيمت واقعي آن مي‌خريدند، بطوري که برخي از بازرگانان حاضر شدند که تمامي انبارهاي تنباکوي خود را آتش بزنند، ولي به شرکت رژي نفروشند .[3]   اين مسأله موجب ايجاد فاصله طبقاتي و نابرابري اجتماعي به نفع طبقه نوظهور طرفدار غرب بود. يعني با اعطاي چند برابر دستمزد و هم‌چنين پاداش‌هاي متفرقه، طبقة متوسط طرفدار فرهنگ غرب ايجاد مي‌شد و از طرفي با ارزان خريدن محصول از تجار و کشاورزان موجب ورشستگي تجار و فقيرتر شدن کشاورزان طرفدار فرهنگ خودي مي‌شد.

4.  ايجاد و ساخت ساختمان‌هاي مخصوص، رواج لباس‌هاي فرنگي، تظاهر به بي‌ديني در ميان کارکنان ايراني کمپاني، و رواج سليقه‌هاي رفتاري و شيوه‌هاي خاص برخورد در معاشرت عمومي، موجب رشد نمادهاي فرهنگ غربي در جامعه مي‌شد؛ (تغييرات نمادين)

5.  با ديدن توسعه و رفاه مادي عمال کمپاني و دولت انگليس، به مرور فرهنگ انگليسي بين مردم اهميت مي‌يافت و از طرف ديگر با تحقير ايراني و فرهنگ ايراني ـ اسلامي، گروه‌هاي مرجع به سمت گروه‌هاي مرجع متمايل به غرب تغيير مي‌يافت؛ و اين امر به نوبه خود موجب تغييرات اساسي در فرهنگ جامعه ايران مي‌شد.

در نهايت نتيجه آن مي‌شد که:  فرهنگ غرب به مثابة فرهنگ مسلط و فرهنگ اصلي همة مردم ايران خودنمايي مي‌کرد (تغيير هويت). در آن‌وقت نه فتواي ميرزاي شيرازي و نه تلاش علما کارساز نبود و رشتة کار از دست همه مي‌رفت. بنابراين، اقدام علما و در رأس آنها ميرزاي شيرازي در اين شرايط حساس، جلوي يک فاجعه اجتماعي را گرفت.

براي مقابله با رشد بي‌رويه فرهنگ غرب در جامعه، چند عمل صورت گرفت:

1. قيام عمومي در حفظ فرهنگ اسلامي ايراني از طرف همه مردم ايران و اعلام نارضايتي عمومي؛

2. استفاده از همه ظرفيت‌ها براي مبارزه از آن جمله مي‌توان از استفاده از منبر به عنوان يک رسانه عمومي و فراگير نام برد.

3. قيام علماي بلاد به صورت گسترده که به عنوان مثال: در تهران آيت الله شيخ فضل الله نوري و ميرزاي آشتياني، در شيراز آيت الله فال اسيري، در تبريز آيت الله آقا جواد تبريزي و در اصفهان آيت الله آقا نجفي تبريزي قيام کردند.

4. استمداد از  مرجع عالي و عامة شيعه (به عنوان نائب امام زمان):   هرچند علماي بلاد به پا خواستند ، امّا احساس کردند قيام‌هاي پراکنده تأثير چنداني در ثمربخشي ندارد بلکه بيشتر هدر دادن نيرو بوده، مستمسکي به حکومت براي سرکوبي مردم و علما مي‌دهد؛ لذا از  فقيه شيعيان جهان يعني آيت‌الله ميرزاي شيرازي استمداد جستند . تاريخ نشان داد که با محوريت قرار دادن ولايت فقيه و اطاعت يکپارچه از او توانستند فرهنگ ملّي ـ‌ اسلامي ايران را حفظ کرده و آن را از نابودي نجات دهند.

پيامدهاي فرهنگي نهضت  تنباکو

مهم‌ترين پيامد فرهنگي اين نهضت، بالندگي بيش از پيش فرهنگ تشيع و جبران نسبي آسيب‌هاي وارد شده بر فرهنگ تشيع؛ زنده شدن مجدد فرهنگ خودي و بازگشت گروه‌هاي مرجع به جاي اصلي خود بود. اين نهضت باعث شد که ايران و ايراني در نظر مردم ايران اهميت يابد و کم‌بيني و تحقير فرهنگ ايراني، جاي خود را به تعظيم ديانت و فرهنگ ملّي ـ‌ اسلامي بدهد.

پيامد اين مسأله، تقويت انسجام اجتماعي اصيل و نشان دادن هويت کاذب غرب‌مابان و روشنفکران بود؛‌ امري که در نهضت مشروطه مبهم باقي ماند. علت عدم ورود عناصر روشنفکر در نهضت تنباکو و شرکت آن‌ها در نهضت مشروطه را بايد در ويژگي خاص فرهنگي نهضت تنباکو جستجو کرد: نهضت تنباکو يک  تقابل تمام عيار فرهنگ ملّي ـ  اسلامي با فرهنگ غربي است؛ در حالي که نهضت مشروطه تا حدّي رواج فرهنگ غربي است و باز‌خواني مدرن فرهنگ خودي است؛ به عبارت ديگر، در مشروطه ما تعامل فرهنگي داريم، امّا در نهضت تنباکو ما جنگ دو فرهنگ معارض را شاهديم و طبيعي است که در اين فرهنگ، طرفداران فرهنگ غرب در جبهه دشمن اند و اساساً نمي‌توانند وارد جبهه خودي شوند. لذا مشاهده مي‌شود که:

 اولاً اين نهضت توانست به همه اهداف خود دست يابد، بدون آن‌که هيچ نيازي به عنصر روشنفکر داشته باشد.  حتّي افرادي چون  ناظم‌الاسلام کرماني که بعدها در جبهه روشنفکران قرار گرفتند، شرکت آن‌ها در نهضت تنباکو کاملاً جنبه سنتي و ضدغرب داشت.

ثانياً در نهضت تنباکو، فرهنگ  تشيع، در نتيجه پيروزي بر فرهنگ غرب، توان تعامل فرهنگي با فرهنگ غرب را در مشروطه پيدا نمود؛ به عبارت ديگر اگر در جريان قرارداد رژي شکست مي‌خورد، در ذيل فرهنگ غرب قرار گرفته و توان تعامل با آن را در نهضت مشروطه را پيدا نمي‌کرد.

ثالثاً از تند‌بادهاي فرهنگي ساليان بعد نيز بيمه شد؛ به اين معنا که فرهنگ خودي با نشان دادن قدرت ويژة خود به مردم ايران، در آن‌ها نوعي خودباوري و ايمان به فرهنگ ايراني ـ  اسلامي ايجاد کرد که توانست گروه مرجع مثبت را در تند‌بادهاي مشروطه دوم و حوادث بعد از کودتاي رضاخاني و هم‌چنين هجمه‌هاي فرهنگي دوره محمد‌رضا، در ميان گروه خودي نگهدارد؛ بطوري که ما شاهد روي‌آوري عظيم مردم ايران به ديانت، بعد از نابودي رضاخان و هم‌چنين شرکت ميليوني مردم در انقلاب 1357 باشيم.

خلاصه اينکه انقلاب مشروطه و همچنين انقلاب اسلامي ايران، نتيجه موفقيت جنبش تنباکو بود.




[1] . عضو هيأت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).

[2] . البته فعاّليت‌هاي فرهنگي ـ  اجتماعي انگليس در ايران منحصر در جريان تنباکو نبود، بلکه از مدت‌ها قبل شروع شده بود؛ ولي قرارداد رژي به خاطر ويژگي خاص خود (همه‌گير بودن و وسعت آن در سراسر ايران) موجب شد که اين فعاّليت‌هاي بسيار چشم‌گير، وسيع و در سراسر ايران انجام شود و مبارزه با آن و شکست آن نيز به تقويت فرهنگ خودي در تمام کشور و حتّي خنثي کردن بسياري از فعاليت‌هاي فرهنگي انگليس قبل از نهضت تنباکو انجاميد.

[3] نيکي، ر ـ کدي، تحريم تنباکو در ايران، ص115