شكل‌گیری و عملكرد گروهك فرقان

 

شكل‌گیری و عملكرد گروهك فرقان

بولتن نیوز

دوره تدوین ایدئولوژی گروه فرقان، كلا در زمان رژیم پهلوی بوده است و پس از پیروزی انقلاب دست به ترور زدند و به اصطلاح خودشان دست به عمل. از این نظر كه زمان تكوین گروه در زمان طاغوت بود، این گروه به عنوان یك گروه ضد رژیم شاه جلوه گر شد و در آن زمان بخشی از اطلاعیه‌ها و كتابهای تفسیر خود را منتشر ساخت.

به گزارش بولتن نیوز، فرقان، گروهی بود متشكل از 60-50 عضو و رهبری كه در اوج فعالیتش بیست ساله بود. وی اعضای گروه خود را در مدت سه ، چهار سال ا زبین دو سه جلسه به اصطلاح قرائت و تفسیر قرآن در تهران انتخاب كرده بود. وی مطالبی را كه در طی این جلسات تدریس می‌كرد، گرد‌آوری، تدوین وتكثیر نمود و این سال‌ها را سال‌های تدوین ایدئولوژی نامید. رهبر گروه، فردی بود به نام «اكبر گودرزی» كه نزدیك 4-3 سال، دروس مقدمات و قسمتی از سطح را در حوزه‌های علمیه خوانسار ، قم و تهران فرا گرفته بود.(1) گودرزی در سال 1356 كلاس‌های تفسیر در مناطق مختلف تهران در نازی‌آباد، سلسبیل، مسجد خمسه در قلهك و جوادیه و نیز مسجد فاطمیه خزانه بر پا می‌كرده و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب می‌كرده است. بعضی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سال ها در خانه‌های افراد علاقمند ، تشكیل شده است. مساجدی كه گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار می‌كرد، عبارت بود از مسجد الهادی خیابان شوش ، مسجد فاطمیه خزانه، مسجد رضوان خیابان اتابك، مسجد شیخ هادی و مسجد خمسه قلهك. مسجد اعظم كه كتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی در آن آمد و شد داشتند در اختیار علی حاتمی یكی از فرقانی‌ها بود، افرادی را در همانجا جذب این گروه كرد. گودرزی گروه فرقان را در درون همین جلسات قرآن تأسیس و رهبری كرد. او از سال 1356 به صدور اعلامیه و بیانیه پرداخت و وارد حوزه سیاست و مبارزه نیز شد، اما به جز این اعلامیه‌ها، فعالیت‌ دیگری نداشت. (2)

 

دوره تدوین ایدئولوژی گروه فرقان، كلا در زمان رژیم پهلوی بوده است و پس از پیروزی انقلاب دست به ترور زدند و به اصطلاح خودشان دست به عمل. از این نظر كه زمان تكوین گروه در زمان طاغوت بود، این گروه به عنوان یك گروه ضد رژیم شاه جلوه گر شد و در آن زمان بخشی از اطلاعیه‌ها و كتابهای تفسیر خود را منتشر ساخت. رهبر گروه فرقان این نشریات را ایدئولوژی مدون معرفی كرده و معتقد بود كه محتوای آنها را از دروسی كه در حوزه علمیه خوانده، نگرفته است. بلكه جلساتی را كه از سن 16 سالگی اداره كرده و مباحثی كه با اعضاء جلسه خود داشته، ایدئولوژی این گروه را تشكیل داده‌اند و آن را تا مرحله ثمردهی و اقدام مسلحانه هدایت كرده‌اند. او معتقد بود كلیه عملكردها و عقاید مدون و منسجم گروه مذكور نیز نتیجه مستقیم تدوین ایدئولوژی است، كه در جلسات مذكور تحقق یافته بود. ایدئولوژی این گره به شدت متأثر از ایدئولوژی «سازمان مجاهدین خلق ایران» (منافقین) و آثار مرحوم دكتر علی شریعتی بود به طوری كه معمولا بر روی جزوات خود جملاتی از این دو منبع به چاپ می‌رساندند. (3)

 

گودرزی تعدادی از جوانانی كه روحیات انقلابی سال های 57-1355 را داشتند را بر اساس آموزه‌های نشأت گرفته از برداشت‌های خود از قرآن، به شدت بر ضد روحانیت و آنچه كه آن را آخوندیسم می‌نامید، تربیت كرده بود. گودرزی همزمان با انتشار جزوات تفسیری ، در ترورهای سال 58 درگیر شده و به طور مستیم در ترور شهید قرنی شركت داشت. در 18/10/58 دستگیر و در 3/3/59 اعدام شد. در این روز تعداد دیگری از اعضا این گروه با نام‌های علی حاتمی، سعید مرآت ، عباس عسكری، علیرضا شاه بابیك و حسن اقرلو هم اعدام شدند. سازمان اصلی فرقان روی دوش اكبر گودرزی بود كه كسانی مانند سعید واحد، محسن سیاهپوش ، حمید نیكنام، علی اسدی و بهرام تیموری مستقیم زیر نظر او بودند. محمد متحدی در ارومیه و تبریز بود كه عامل اصلی ترور شهید آیت الله قاضی طباطبایی بود. عباس عسگری عضو فعال دیگر بود كه كمال یاسینی و سعید مرآت زیر نظر او بودند. حسن اقرلو عضو فعال دیگر بود كه عبدالرضا رضوانی، امیر فعله‌نوتاش و .... زیر نظرش فعالیت می‌كردند. (4)

 

فرقان معتقد بود كه انقلاب اسلامی مشابه نضهت تنباكو ، مشروطیت و ملی شدن صنعت نفت است و اعتقاد داشت كه بعد از پیروزی انقلاب (انقلابی كه در اصالت آن و حركت واقعی مردم شكی وجود ندارد) روحانیت بدون خواست مردم به شكل كودتا به قدرت رسیده و به علت نداشتن تجربه كافی در امور اجرایی، نداشتن تخصص‌های لازم در امور فنی، مدیریت و ارگان‌های كشوری از دخالت در این گونه امور خودداری خواهد كرد و قهرا قشری كه بر سر كار خواهد آمد، سازمان‌های سیاسی، ماركسیستی و احتمالا ناسیونالیستی خواهد بود. فرقان، كناره‌گیری روحانیت از مسئولیت‌ها را ضروری می‌دانست ، اما در مورد جانشینی آن، نظر خاصی ارائه نمی‌كرد. (5) زیرا این گروه در ظاهر خواستار سقوط رژیم شاه بود و روحانیت را ضد توحیدی‌ترین عناصر جامعه می‌دانست و معتقد بود كه باید در كمترین زمان مملكن با توسل به قهر و آتش و سلاح آنان را از بین برداشت تا هم قربه‌الی الله به دستورات و احكام خدا عمل شده باشد و هم خلق تحت ستم از استعمار حاكم رهایی یابند. درباره همه‌پرسی جمهوری اسلامی (كه مردم با اكثریت قاطع 2/98 رأی دهندگان به جمهوری اسلامی، آری گفتند) در نشریه‌ای كه در فروردین 58 با عنوان: «رفراندوم ، توطئه استحمار و استعمار» منتشر می‌كند، مردم را از افتادن به دام این خدعه باز می‌دارد. (6)

 

این گروه برای پیاده كردن استراتژی مسلحانه در برابر رژیم، تازه در بهمن 57 به تجهیزات نظامی مجهز شد! قاعدتا غنایمی كه بعد از عمری مبارزه روحانیت به دست آمده بود، اكنون در اختیار گروهك‌هایی مانند فرقان قرار گرفت. این زمان، انقلاب پیروز شده و فرقان كه «روحانیت را از بنیان و اساس باطل» می‌دانست ، تلاش خود را معطوف به مبارزه با آنها كرد. (7) اولین عاملی كه فرقان را به رویارویی مسلحانه با جمهوری اسلامی كشاند، قربانی شدن «ارزش‌های راستین تشیع سرخ علوی بود» . همچنین تلاش برای « آزاد ساختن علی از اسارت آخوندیسم » عامل دیگر این مبارزه قهر‌آمیز بود! برای فرقان، اكنون جای پرسش این بود كه چه باید كرد؟ بر اساس آیه« فقاتلو ائمة الكفر» گروه فرقان تصمیم گیرفت ابتدا مرحوم قرنی و سپس مرحوم مطهری را بكشد! انتخاب مطهری برای آن بود كه «فكر به قدرت رسیدن دیكتاتوری آخوندیسم و آماده سازی تشكیلاتی آن مدت‌ها قبل، حتی قبل از خرداد 1342 از طرف او طرح شده بود». (8)

 

دلایلی كه در این مورد گروه فرقان ذكر كرده‌اند، به این شرح است: « وی اصطلاح «ماتریالیسم منافق» را جعل كرده و در دین اسلام بدعت گذاشته است و از آن چماق‌ تكفیری علیه بهترین فرزندان اسلام و قرآن ساخته است. دیگر اینكه نامبرده عضو شورای انقلاب بوده و همچنین كتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشته است كه به منزله همكاری با رژیم طاغوتی است؛ و مجازات تمام موارد اعدام است». (9) شایان ذكر است كه گروه فرقان برای صدور حكم اعدام برای هر كس كه تشخیص می‌داده؛ مشكل چندانی نداشته و با تشكیل جلسات مختصری اقدام می‌نموده است. گودرزی در جواب این سوال كه مراحل ترور یك فرد از ابتدا تا انتها چگونه بوده است؟ می‌گوید: «مسئول عملیات نظامی محمد متحدی بود. ایشان با من درباره افرادی كه تصمیم می‌گرفتیم ترور شوند، صحبت می‌كرد و بعد با افرادی كه خودش با آنها تماس داشت، به این تصمیم لباس عمل می‌پوشاند. و در پایان كار اینجانب اعلامیه آن را می‌نوشتم و به مسئول تبلیغات و انتشارات می‌دادم». از گودرزی سوال می‌شود كه: گروه از چه زمانی تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفت؟ پاسخ می‌دهد: «خط مشی كلی، همان مخالفت با نظامات ضد توحیدی و مبتنی بر سلطه و استبداد و ظلم است، كه نهایتا به گونه مسلحانه خودنمایی می‌كند كه این مسأله در ارتباط با رژیم قبل مطرح بود (هرچند هیچ اقدام مسلحانه‌ای علیه رژیم طاغوت انجام نشد) و در ارتباط با جمهوری اسلامی موضع‌گیری و مخالفت از وقتی مطرح شد كه روحانیت مدعی رهبری حركت مردم شد، كه این امر با پیشنهاد حمید نیكنام و رضا یوسفی (از اعضای گروه) شروع و با موافقت من ادامه پیدا كرد». (10)

 

 

 

در ادامه ترور‌های این گروه شهید دكتر مفتح در 27 آذر 58 توسط كمال یاسینی به شهادت رسید. (11) آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی از روحانیون دانشمند و انقلابی در مورخه 12/8/58 و چند شخصیت دیگر در همان سال ترور شدند. (12) مرحوم ربانی شیرازی و هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله آقا رضی شیرازی نیز مورد سوء قصد قرار گرفتند كه از ترور آنان جان سلام بدر بردند. حاجی طرخانی از هیأت امنای مسجد قبا هم به دست فرقانی‌ها ترور شد. همین طور حسین مهدیان از فعالان مسلمان كه بیشتر جلسات شریعتی پس از تعطیلی حسینیه ارشاد در خانه او برگزار می‌شد، توسط فرقانی‌های مدعی پیروزی از شریعتی، ترور شد كه جان سالم بدر برد. (13) نباید پنهان كرد كه گفتمان حاكم بر نوشته‌های فرقان، تطابق جدی با نوشته‌های شریعتی ندارد. هم به آن دلیل كه این گروه سعی می‌كند تا از قرآن دستاویزی برای انگاره‌های انقلابی خود عرضه كند و هم پیچ در پیچ بودن برداشت‌های شگفت فرقانی‌ها از آیات ، بدون تردید ، پسند شریعتی هم نمی‌توانست باشد. با این حال، در بازجویی‌های اعضای فرقان ، باور به شریعتی یكی از اركان اصلی عنوان شده است. حسن عزیزی از جمله همین فرقانی‌ها با اشاره به افراد مختلف وابسته به این گروهك می‌گوید كه «خط فكری همگی كسانی كه نام بردم تقریبا تمایلاتی بین دكتر شریعتی و مجاهدین خلق بود». محمود كشانی ، راننده اتومبیلی كه افراد آن شهید مفتح را ترور كردند در وصیت‌نامه خود همچنان به افراد خانواده‌اش توصیه می‌كند كه كتاب‌های شریعتی را بخوانید و نام كس دیگری را به قلم نمی‌آورد. (14)

 

 

 

گودرزی در بیان علت به شهادت رساندن دكتر مفتح می‌‌گوید: «وی متهم به داشتن رابطه با «مقدم» رییس معدوم ساواك بود». وقتی از او سوال می‌شود كه شما چگونه این رابطه را كشف كرده‌اید؟ می‌گوید: «این رابطه در نشریه‌ای مطرح شده بود كه این نشریه به دست ما هم رسید». وقتی سوال می‌شود كه آیا در این زمینه تحقیقی كرده بودید و یا اینكه آن نشریه را چه كسانی منتشر كرده بودند؟ می‌گوید: «نه، ما خودمان تحقیقی در این زمینه نكردیم و آن نشریه را هم نمی‌دانیم چه كسانی منتشر كرده بودند ولی این موضوع معروف شده بود!!». (15) این گروه برای رفع نیازهای اقتصادی و تأمین هزینه عملیات تروریستی‌اش، اقدام به سرقت از چندین بانك نمود تا بتواند پول‌های سرقتی را صرف تهیه خانه‌ای تیمی و خرید اسلحه نماید. (16) گروه فرقان ، بعد از انجام این ترور‌ها، با نفوذ بعضی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در این گروهك، لو رفته و همگی آنان از جمله گودرزی رهبر آنان، به دام افتاده و معدوم شدند. (17) گویا دو نفر از اعضای این گروه گریختند كه بعدها به خارج از كشور رفتند. گهگاه اطلاعیه‌ای از گروه فرقان در بعضی از سایت‌های خبری خارج از كشور دیده می‌شود. بقایای فرقانی ها تا اوایل سال 60، همچنان به انتشار برخی از جزوات می‌پرداختند و حتی از ترورهای مجاهدین خلق نیز به نوعی سوءاستفاده كرده ، آنها را با اندیشه‌های خود پیوند می‌دادند. (18)

پی‌نوشت‌ها:

1- محمدحسین واثقی، مصلح بیدار، انتشارات صدرا، تهران 1378 ، ص 193

2- رسول جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران (از روی كار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سال‌های 1320-1357 ، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران 1383، ص 568

3- محمدحسین واثقی ، همان ، صص 194-193

4- رسول جعفریان، همان ، صص 569-568

5- غلامرضا خواجه سروی، رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی تهران 1382، صص 231-230

 6- آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد 8614

7- احمد نوروزی فرسنگی ، ناگفته‌هایی از زندگی سپهبد قرنی، انتشارات زهد، تهران 1382، ص 325 8- علی منذر (ابواحسنی) ، تبینی از فلسفه سیاسی ـ اجتماعی ـ اخلاقی و فرهنگی فرقانیسم، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا

9- محمدحسین واثقی ، پیشین ، صص 197-196

10- همان، صص 198-197

11- آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده كمال یاسینی ، كد 18740

12- همان، پرونده مسعود تقی‌زاده ، كد 18732

13- احمد نوروزی فرسنگی، همان ، ص 328

14- رسول جعفریان ، همان ، ص 577

15- محمدحسین واثقی، همان، صص 201-200

16- همان، ص 198

17- عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، نشر معارف انقلاب، تهران 1378، ص 82

18- رسول جعفریان ، پیشین ، ص 579