نقش عنصر «ولايت» در نهضت‌هاي معاصر ايران (با تأکيد بر نهضت تحريم تنباکو)

 

 

نقش عنصر «ولايت» در نهضت‌هاي معاصر ايران

(با تأکيد بر نهضت تحريم تنباکو)

مهدي ابوطالبي[1]

مقدمه

ظهور صفويه در ايران و اعلام مذهب شيعه به عنوان مذهب رسمي کشور و حضور علماي شيعه در ايران و تبليغ فرهنگ و آموزه‌هاي شيعه توسط علما و فعاليت‌هاي فرهنگي برخي از شاهان صفوي موجب گسترش تشيع و نفوذ آن در دل و جان مردم و فرهنگ عمومي آنها شد. اين نفوذ تا حدي بود که به تعبير بسياري از محققين ايراني و غربي، تشيع به عنوان يکي از عناصر اصلي هويت ملي ايرانيان درآمد و ايراني مستقل در عرصه ملي و جهاني ظهور کرد و يک هويت تازة روزآمد در ايران سامان گرفت.[2]  از اين زمان به بعد مهم‌ترين تحولات و جنبش‌هاي سياسي ـ اجتماعي تاريخ ايران با تکيه بر همين مؤلفه‌هاي شيعي شکل‌ گرفته است که مهم‌ترين و مؤثرترين اين عناصر، عنصر «ولايت» است.

1. ولايت در انديشه شيعي

ولايت به معناي قرابت و نزديکي (به منبع فيض يا عالم قدس يعني وجود خداوند متعال) يا به معناي سرپرستي و حاکميت خداوند و مأذونين از طرف او، از لحاظ نظري در هريک از علوم اسلامي اعم از فلسفه، کلام و فقه شيعي با زواياي ديد مختلف وجود داشته و مصداق ولي و صاحب ولايت ازجانب  خداوند شروع شده و در قالب نبي و امام يا رييس اول مدينه ادامه پيدا کرده و در نهايت به فقيه يا رييس سنت مي‌رسد. در دوران قاجاريه، بسياري از امور اجتماعي تحت نظارت و ولايت  فقها به عنوان نواب عام امام زمان (عج) انجام مي‌شد.

اصطلاح ولايت در شيعه، موجد دو اصطلاح ديگر با عنوان تولي و تبري است که از فروع دين اسلام با نگاه شيعي به حساب مي‌آيد. تولي به معناي دوستي با دوستان خدا و پيوستگي با اهل حق، و تبري به معناي دشمني با دشمنان خدا و گسستگي از اهل باطل. اين دو عنصر عاطفي  همواره در طول تاريخ، شيعه را در موضع گيري اعتقادي و سياسي ياري داده است.

2. نقش عنصر «ولايت» در نهضت تنباکو

ولايت فقها به معناي نيابت عام از امام زمان (عج)

در جريان نهضت تنباکو عنصر ولايت به شکل‌هاي مختلف و در مراحل مختلف نهضت بروز و ظهور داشته است. اولين مصداق اين عنصر، حضور علما و در رأس آنها ميرزاي شيرازي به عنوان نواب عام امام زمان (عج) و مراجعه مردم به آنها به عنوان ملجأ و پناه در مقابل استبداد و استعمار به عنوان حاميان قرارداد امتياز انحصاري تنباکو بود که در رساله‌ها، نامه‌ها، تلگراف‌ها و اسناد مختلف اين دوره به اين نکته اشاره شده است.

بحث ولايت به معناي نيابت از امام زمان (عج) نقش مؤثري در تبعيت مردم از حکم ميرزاي شيرازي داشت. در تعابير مختلفي که در اين دوره در مورد اين حکم به کار رفته به بحث نيابت ميرزا از امام زمان (عج) با عباراتي چون نايب الامام،  نائب الائمة المعصومين،  «حجت ائمه معصومين(ع)» و حجت الائمة الهادين (ع) اشاره شده است.  لذا چه عامه مردم چه علماي بزرگ، مخالفت با اين حکم را مخالفت با امام زمان (عج) مي‌دانستند. بر همين اساس علماي تهران اظهار کردند ما نيز همانند عامه مردم ملزم به تبعيت از اين حکم هستيم. برخي حتي معتقد بودند که اين حکم ميرزا در حقيقت توقيع و حکم امام زمان (عج) است که به واسطه ميرزا به دست مردم رسيده است.[3]

ولايت از باب تولي و تبري

مصداق ديگر عنصر ولايت در اين نهضت تجلي «تولي و تبري» در فرايند اين نهضت است که عنصر «تبري» از طريق ايجاد آگاهي توسط علما و افزايش حس دشمني با کفار به دليل پيامدهاي منفي رفتار آنها بر اقتصاد، فرهنگ وسياست مسلمين تبري از کفار شکل گرفت به گونه‌اي که نماينده انگليس اعتراف مي‌کند که اکنون به هر تقدير مردم با بدگماني چنين مي‌انديشند که انگليسي‌ها درصدند  رسومشان و سپس رفته رفته خودشان با به شيوه‌اي زيرکانه بر آنان تحميل کنند،  و چنين مي‌نمايد که عقيدة آنها نسبت به انگليسي‌ها تغيير فاحشي يافته باشد و هر نوع نسبت  پستي به آنان داده شود ...[4]  عنصر «تولي» نيز در  ادبيات حاکم بر حکم تحريم ميرزاي شيرازي جلوه گرشد. ميرزاي شيرازي در متن حکم خود، به جاي استفاده از واژة  «حرام» براي حکم استعمال تنباکو، از تعبير بسيار مقدس و با اهميت «در حکم محاربه با امام زمان (عج)» استفاده کرده است. ايشان با اين تعبير، قلب عواطف مذهبي و روحيه ولايي شيعيان را تکيه‌گاه اين جنبش بزرگ قرار داده است. به همين جهت استقبال عمومي و فراگيري از همه اقشار جامعه از اين حکم شد. به گونه‌اي که حتي اهل فسق و فجور و افراد بي‌قيد نسبت به احکام شرع نيز تحت تأثير قرار گرفتند واز استعمال دخانيات احتراز کردند.

ارتقاء جايگاه سياسي ـ اجتماعي علما به عنوان مهم‌ترين پيامد جنبش

ظهور علما در جايگاه رهبري حرکت‌هاي اجتماعي مثل نهضت تنباکو و نقش آنها در هدايت جنبش در مراحل متخلف باعث شد که حکومت به ويژه شخص ناصرالدين‌شاه نيز جايگاه بالاتر و احترام بيشتري براي ايشان قائل باشد. 

همچنين نقش پراهميت فتواي ميرزاي شيرازي به عنوان اصلي‌ترين عامل پيروزي نهضت تنباکو از طرفي باعث تعجب و از طرف ديگر باعث ترس و وحشت بيگانگان و عمال آنها در ايران شد. اين ترس را مي‌توان در سخنان سفير روس در يک مهماني که سفراي کشورهاي ديگر را دعوت کرده است، به وضوح مشاهده نمود. وي در اين مهماني با اشاره به تبعيت فوري مردم از حکم تحريم ميرزا، نسبت به اين قدرت عظيم اجتماعي هشدار داده و اعلام خطر مي‌کند که اگر چنين فتاوايي در مورد برخي کالاهاي خارجي ديگر داده شود و يا حتي به طور کلي کالاهاي خارجي تحريم شود، منافع اقتصادي همه ما به خطر مي‌افتد و بالاتر از اين اگر فتوايي در مورد قتل اتباع خارجي در  ايران صادر شود، بلوايي عظيم به راه خواهد افتاد که از  دست ما هيچ کاري بر نخواهد آمد. [5]بر همين اساس تمام دولت‌هاي خارجي که در ايران  نماينده داشتند از نمايندگان و مأمورين خود خواستند که در رابطه با احوالات و شخصيت ميرزاي شيرازي به طور مفصل تحقيق کنند و گزارش دهند تا بفهمند که اين شخص بزرگ کيست که موفق به چنين کار عظيمي شده است. همچنين برخي از سران کشورهاي خارجي مثل امپراطور روس  تواضع و  خشوع خود نسبت به مرحوم ميرزا را  در نامه‌اي مؤدبانه و بااحترام کامل خطاب به ميرزا نشان مي‌دهد و مي‌نويسد:

«من اوامر شما را در ممالک روسيه نسبت به مسلمانان اجرا مي‌کنم و حاضرم براي پيشرفت مقاصد شما در مملکت ايران هر اقدامي بنمايم».[6]

انگليسي‌ها نيز در رقابت با روس‌ها به همين مضامين نامه‌اي از طرف پادشاه انگلستان براي ميرزا فرستادند و به وسيله کنسول خود پيغام دادند که انتظار جواب ندارند و فقط ممنون مي‌شوند که ميرزاي شيرازي نامه را قبول کند.[7]

3. نقش عنصر «ولايت» در نهضت‌هاي بعد از تنباکو

پيروزي مردم ايران در نهضت تنباکو با رهبري و هدايت علماي بزرگ در سرتاسر ايران با محوريت حکم ولايي ميرزاي شيرازي (ره)، موجب شکسته شدن ابهت استبداد داخلي و استعمار خارجي در ذهن جامعه ايران شد. چنان که گذشت يکي از پيامدهاي مهم اين نهضت ظهور بيش از پيش پتانسيل سياسي ـ اجتماعي علماي شيعه به ويژه نهاد مرجعيت و افزايش جايگاه سياسي ـ اجتماعي علما در بين مردم شد. بر همين اساس اين نهضت عظيم زمينه‌ساز نهضت‌هاي بعدي در ايران معاصر شد که در اين نهضت‌ها نيز شاهد تأثير جدي و گسترده عنصر «ولايت» هستيم.

در نهضت عدالتخانه که با انحراف به مشروطه تبديل شد، به رغم اين که در بسياري از تاريخ‌نگاري‌ها و تحليل‌ها سعي مي‌شود حرکتي روشنفکرانه (به معناي غربزده) تلقي شود، آثار دين و عناصر فرهنگ ديني از جمله «ولايت» در رهبري نهضت، خواسته‌هاي مردم و رهبران و فرايند نهضت، بسيار روشن و فراوان است.

در نهضت ملي شدن نفت نيز نقش عنصر «ولايت» در قالب ولايت فقها و فتاواي علماي شيعه بسيار پررنگ است. در جريان ملي شدن نفت ما شاهد فتاوا، اعلاميه‌ها و بيانيه‌هاي علماي شيعه به خصوص آيت الله کاشاني هستيم که حضور مردم در صحنه و دفاع از ايده ملي شدن نفت را تکليف شرعي آنها دانسته‌اند و مردم به تبع آنها در مراحل مختلف نهضت حضور پيدا مي‌کنند. عمده اقدامات و تهديدات آيت الله کاشاني مستظهر به تبعيت مردم از ايشان به عنوان فقيه و نائب عام امام زمان (عج) بود و دليل ترس و واهمه دشمنان داخلي و خارجي از تهديدات ايشان نيز باور آنها به اعتقاد  مردم به لزوم تبعيت از فتواي ايشان و ساير علما به عنوان نواب عام امام (ع) و پذيرش و تبعيت عملي از فتواي ايشان بود. به همين دليل است که روزنامه نيويورک تايمز مي‌نويسد: آيت الله کاشاني مي‌خواهد جاي خليفه مسلمين را بگيرد. [8]

جالب است که دقيقا زماني که روابط  دکتر مصدق و آيت الله کاشاني تيره مي‌شود و دکتر مصدق خواهان عدم مداخله آيت الله کاشاني است، حمايت مردمي از نهضت قطع مي‌شود و با کودتاي 28 مرداد و دستگيري مصدق نهضت شکست مي‌خورد.

نقطه اوج ظهور ولايت در نهضت‌هاي معاصر ايران،‌ نهضت امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي سال 1357 ش. است. اين نهضت عظيم و بزرگ كه سرنوشت جديدي براي فرهنگ و هويت ايرانيان رقم زد، در ابعاد مختلف تحت تأثير «ولايت» بود. اگر سه عنصر اصلي يك انقلاب را مردم، ايدئولوژي و رهبري بدانيم، بررسي تحولات و فراز و فرودهاي نهضت امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي نشان مي دهد كه تنها كسي كه برخلاف همه گروه هاي مبارز اعم از ماركسيست ها و ليبرال ها و التقاطي ها به جاي حركتهاي مسلحانه معتقد به فعاليت فرهنگي و بيدار كردن توده ها بود و توانست توده هاي مردم را به طور گسترده و فراگير به آگاهي رسانده و به صحنه مبارزه بكشاند و توانست توده هاي مردم را به طور گسترده و فراگير به آگاهي رسانده و به صحنه مبارزه بكشاند، امام خميني (ره) بود.  همچنين از ميان ايدئولوژي ها متعدد و مختلفي كه در دوران مبارزه با رژيم شاه مطرح بود و به شكلهاي مختلف در جامعه تبليغ مي شد، آنچه كه مورد اقبال و پذيرش مردم واقع شد، اسلام ناب بود كه منادي آن امام خميني (ره) بود. رهبري اصلي و فراگير اين حركت نيز به اعتراف همه نويسندگان داخلي و خارجي با امام خميني (ره) بود و او بود كه توانست با جلب اعتماد مردم و فرمانبري آنها، هدايت و معماري نهضت در دوران مبارزه و رهبري نظام را بعد از پيروزي در دست گيرد.  در هر سه عنصر نيز علت موفقيت و نقش مؤثر امام خميني (ره) و نفوذ ايشان در دل مردم و اطاعت و پيروي مردم از ايشان، همان بحث مرجعيت و  ولايت و نيابت عام ايشان از امام زمان (عج) و شكل‌گيري رابطه امت و امام بين مردم و ايشان بود.  

بحث تشكيل نظام اسلامي در قالب ولايت فقيه نيز هم از زمان مبارزه به عنوان نظريه سياسي مورد نظر امام خميني (ره) مطرح بود و هم بعد از پيروزي به عنوان مدل مطلوب و مقبول مردم در قانون اساسي جمهوري اسلامي شكل گرفت و نقش بي بديل «ولايت» را در جامعه اسلامي ايران و فرهنگ عمومي كشور پررنگ تر ساخت. به تعبير ديگر با پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل نظام جمهوري اسلامي مبتني بر فرهنگ سياسي شيعه و نظريه ولايت فقيه، دوران تثبيت هويت جديد ايراني با محوريت فرهنگ شيعي را شاهد هستيم.

 



[1] . عضو هيأت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).

[2] . ر.ک: فرهنگ رجايي، مشکله هويت ملي ايرانيان، ص 124 ـ 131.

[3] .  شيخ حسن کربلايي، تاريخ دخانيه، ص 121 و 122.

[4] . نيکي آر. کدي، تحريم تنباکو در ايران  ص 107.

[5] . ر.ک: شيخ حسن کربلايي، تاريخ دخانيه، ص 164 ـ 161.

[6] . ابراهيم تيموري، تحريم تنباکو اولين مقاومت منفي در ايران، ص 204.

[7] . ابراهيم تيموري، تحريم تنباکو اولين مقاومت منفي در ايران،ص 205 ـ 204.

[8] . روحانيت واسناد فاش نشده از نهضت ملي شدن صنعت نفت، سند 55، ص 184 ـ 182.